Abstract:
در تعاریف و مبانی هر مکتبی، با رویکردی متفاوت نسبت به طبیعت مواجهیم. این رویکرد متفاوت در مکاتب «کلاسیسم»، «رومانتیسم»، «ناتورالیسم» و «سمبولیسم» مشاهده میشود. هرکدام از این مکتبها «توجه ویژه به طبیعت»، «پیروی و تقلید از طبیعت» یا «طبیعت گرایی» را سرلوحه کار خود قرار داده اند، همین امر باعث خلط مباحث و اشتباه در دریافتها و تحلیلها شده است. این مقاله به بررسی تفاوت تلقّی از طبیعت و نیز نوع نگرش به طبیعت در مفهوم یکسان آن، در هریک از این مکاتب هنری و ادبی پرداخته و با ارائه شواهد از هر مکتب، مفهوم «طبیعت» را در آنها واکاویده است. انگاه با مراجعه به شعر شاعران معاصر و انطباق مفهوم طبیعت در آنها میکوشد دسته بندی دقیقی از انتساب هر شاعر به جریان طبیعت گرائی مناسب خود ارائه دهد.
Each literary movement or school has presented a unique definition for
nature and so we are confronted with plenty of perspectives. This
difference in perspectives is pronounced more in schools of classicism,
romanticism, naturalism and symbolism. These movements are
characterized by ‘high regard for nature’, ‘to follow and imitate the
nature’s way’ and ‘focus on nature’, and thus, led to misinterpretation
and wrong results in analyses. This study examines the different
perceptions of nature and how it is viewed in each of these artistic and
literary schools and explores the concept of ‘nature’ by providing the
examples from each of them. Then, comparing the concept of nature with
poems of modern Persian poets, it will try to make an accurate
classification in which each poet is attributed to his own naturalistic
perspective.
Machine summary:
تفاوت نگرش به طبیعت در مکتب های ادبی کلاسیسم ، رومانتیسم ، ناتورالیسم و سمبولیسم و بازتاب آنها در شعر معاصر فارسی (ص ٢٤٧-٢٢٩) 2 سیده سمیرا سید خشک بیجاری تاریخ دریافت مقاله : پاییز ١٣٩٨ تاریخ پذیرش قطعی مقاله : زمستان ١٣٩٨ چکیده : در تعاریف و مبانی هر مکتبی، با رویکردی متفاوت نسبت به طبیعت مواجهیم .
این مقاله به بررسی تفاوت تلقی از طبیعت و نیز نوع نگرش به طبیعت در مفهوم یکسان آن ، در هریک از این مکاتب هنری و ادبی پرداخته و با ارائۀ شواهد از هر مکتب ، مفهوم «طبیعت » را در آنها واکاویده است .
پیشینۀ پژوهش : دربارۀ تفاوت تعریف اصطلاح طبیعت در میان مکاتب ادبی گوناگون ، تاکنون پژوهشی مستقل صورت نپذیرفته و در این مقاله نخستین بار است که بدین موضوع پرداخته میشود.
بنابر آنچه گفته شد، مشاهده میشود که یکی از اصول مکتب کلاسیسم تقلید از طبیعت است ، و مراد از طبیعت نمایاندن ویژگیهای برجسته ، نیک و ارزشمند اخلاقی و انسانی است و حتی اگر به طبیعت بیرونی پرداخته میشود، باید تنها کمال و زیبایی را در اثر نشان داد؛ در این نگرش روح فلسفۀ کلاسیک موج میزند.
رومانتیسم خود را ملزم نمیداند که از چند اصل معین و حساب شده تبعیت کند و نیز اصراری ندارد که مانند کلاسیسیم از ادبیات دورۀ مشخصی تقلید نماید، ولی در عین حال میخواهد طبیعت را نه به آن صورت که نویسندگان کلاسیک محدود ساخته اند، بلکه بصورت بدوی و دست نخورده ای توصیف کند.