Abstract:
جغرافیای تاریخی گیلان، به دلیل وجود رودخانه مهم سفیدرود و تقسیم این مناطق غرب سفیدرود( و بیهپیش )مناطق شرق ( » بیهپس « سرزمین به دو بخش سفیدرود(، تحولات متفاوتی را در دو سوی شرق و غرب خود سپری نموده است که بررسی هریک از این بخشها میتواند برخی ابهامات سیاسی ناشی از روابط خاندان های گیلانی را برطرف نماید. وجود ساختار سیاسی و حکومتی مستقل در بستر
جغرافیای گیلان، سبب شده بود تا مدتها حاکمان این بخشها با اقتدار به حاکمیت خود ادامه داده و از نفوذ حکومت مرکزی به دور باشند. در این میان، بیهپس که از اقتدار حاکمان اسحاقوندی برخوردار بود، در کشمکش و تضاد با حکومت شرق گیلان بود و سرانجام بر اثر اختلافاتی که در عصر صفویه بین این حکومتهای محلی بهوجود آمد، بیهپس گیلان که سالها استقلال سیاسی خود را حفظ نموده بود، مجبور به پذیرش شرایط حکومت مرکزی شد و به عنوان آخرین خاستگاه حکومتهای محلی گیلان، زیر سلطه صفویان درآمد. با توجه به آنچه گفته شد، در مقاله حاضر تلاش میشود اوضاع سیاسی غرب گیلان )بیهپس( در عصر صفویه مورد بررسی قرار گیرد. به نظر میرسد با توجه به سیاست حکومت صفویه مبنی بر حذف حکومتهای
محلی و تشکیل حکومت واحد و مستقل، اوضاع سیاسی بیهپس گیلان تحت تاثیر شرایط حاکم قرار گرفته و در نهایت زیر سلطه صفویان درآمد. روش انجام پژوهش، با تکیه بر رویکرد تاریخی و به شیوه توصیفی تحلیلی است که گردآوری و تحلیل دادهها با استفاده از منابع کتابخانهای انجام میپذیرد.
Machine summary:
اوضاع سیاسی غرب گیلان(بیهپس) در عصر صفویه فرشته رحمانی نژاد چکیده جغرافیای تاریخی گیلان، به دلیل وجود رودخانه مهم سفیدرود و تقسیم این سرزمین به دو بخش «بیهپس» (مناطق غرب سفیدرود) و بیهپیش (مناطق شرق سفیدرود)، تحولات متفاوتی را در دو سوی شرق و غرب خود سپری نموده است که بررسی هریک از این بخشها میتواند برخی ابهامات سیاسی ناشی از روابط خاندانهای گیلانی را برطرف نماید.
اوضاع سیاسی، غرب گیلان (بیهپس)، صفویان، اسحاقوندان مقدمه گیلان، به دلیل موقعیت جغرافیایی و اقلیمی خاص خود، در مقایسه با سایر ولایات ایران، در طول تاریخ، از بسیاری حوادث سیاسی که جغرافیای این سرزمین را هدف قرار دهد، مصون مانده است.
امیره حسامالدین به تأسی از سیاستهای سپهسالار عباس فومنی، به مخالفت با آل کیا ادامه داد (همان: 157) از سوی دیگر، راضی به اطاعت از شاه اسماعیل نیز نشد؛ بنابراین شاه اسماعیل با لشکری به گیلان حمله کرد، اما او به یاری امیر نجم رشتی نجات یافت (پناهی، کارکرد سیاسی، اجتماعی و...
جمشیدخان مدت پنج سال در فومن حکومت کرد و پس از آن به رشت آمد و آنجا را پایتخت خود قرار داد (فومنی، همان: 53).
شیرزاد سلطان پس از این ناکامی، به آستانه اشرفیه گریخت و خان احمد چون به نیروی نظامی و جنگی وی نیاز داشت، برای ملاحظات آینده بیهپس و با وعده بازگشت مجدد او به امر وزارت، وی را به دربار خود در لاهیجان دعوت و سپهسالاری کوچصفهان را به او واگذار میکند (فومنی، همان: 103؛ پناهی، کارکرد سیاسی، اجتماعی و...