Abstract:
نگرش سیاسی در معنای کیفیت اهداف و خواستهها و شیوه و سرعت تحقق آنها در یک سیستم سیاسی، عامل کنشهای سیاسی افراد و تعیینکننده نوع این کنشها است. نگرش سیاسی احتمال کنشهای سیاسی خاص را افزایش داده و شناخت آن به پیشبینی وقایع سیاسی کمک خواهد کرد. همین مهم است که پرداختن به نگرش سیاسی را ضروری مینماید؛ به همین خاطر، مقاله تلاش دارد تا ضمن بسط نظری مفهوم نگرش سیاسی، عوامل جامعهشناختی مؤثر بر آن و چگونگی شکلگیری آن را توضیح دهد. نگرش سیاسی رابطه قطعی و ضروری با رفتار سیاسی ندارد؛ اما از آنجایی که احتمال کنشهای سیاسی خاص را افزایش میدهد و عاملی جهت پیشبینی احتمالی کنشهای سیاسی است؛ لذا، شناخت آن به شناخت احتمالی کنشهای سیاسی کمک کرده و قابلیت پیشبینی در حوزه سیاست را افزایش میدهد. عوامل جامعهشناختی مؤثر بر شکلگیری نگرش سیاسی که در سطح متوسط و کلان اجتماعی مطرح است عبارتاند از: جامعهپذیری سیاسی، تبلیغات، گروه، طبقه، دین/مذهب، جغرافیا/محل سکونت، نژاد/قومیت و تغییرات کلان اجتماعی.
Political viewpoint in the sense of objective quality, demand, method and the speed of realization in a political system encourages the political actions of individuals. Political viewpoint strengths the likelihood of particular political actions; hence, its study contributes to the prediction of political events. Accordingly, this study aims to theoretically develop the political viewpoint of effective sociological elements as a concept and elucidate its configuration. There is no definite and necessary relation between political viewpoint and political behavior, however, as it strengthens the likelihood of particular political actions and it is an element for the prediction of the likely political actions, its study contributes to the likely recognition of political actions and strengthens the prediction in politics as a capability. Sociological elements effective in the configuration of political viewpoint which are discussed at the middle and high classes of the society include: political sociability, propaganda, group, class, religion, geography, residence, race/ethnicity and meta socio-developments.
Machine summary:
عوامـل جامعه شناختي مؤثر بر شکل گيري نگرش سياسـي کـه در سـطح متوسـط و کـلان اجتمـاعي مطـرح اسـت عبارت اند از: جامعه پذيري سياسي ، تبليغات ، گروه ، طبقه ، دين /مذهب ، جغرافيا/محل سکونت ، نژاد/قوميت و تغييرات کلان اجتماعي .
نگرش پديده اي روانـي اسـت و به فعل و انفعالات ذهني انسان اشاره دارد؛ لذا بـه حـوزه روان شناسـي مربـوط مـي شـود؛ امـا روان شناسانه بودن «نگرش سياسي » دليل کافي براي غفلـت از آن در جامعـه شناسـي سياسـي نيست ، زيرا پديده هاي ذهني و رواني بسياري وجود دارند که در جامعه شناسـي مـورد بحـث قرار گرفته و پيرامون آن ها نظريه پردازي شده است که ازجمله آن ها مي توان به مفـاهيم ارزش ، هنجار، فرهنگ و ايدئولوژي اشاره کرد.
ايـدئولوژي سياسـي ؛ شـامل باورهـاي اساسي درباره شيوه پايه ريزي سياست است و برخلاف نگـرش سياسـي کـه «بـه سـرعت و محدوده تغييرات در موقعيتي خاص » توجه دارد به توصيف رابطه ميان ارزش هـاي اساسـي جامعه مي پردازد و شيوه تأثير نهادهاي سياسي را در دسـتيابي بـه ايـن رابطـه يـا حفـظ آن توضيح مي دهد.
عليرغم تأکيدات بسيار بر وجود رابطه ميان طبقات با نگرش ها و انتخاب هـاي حزبـي، برخي ديگر از نويسندگان معتقدند تغييرات گسترده اجتماعي-فرهنگـي در غـرب موجـب کاهش گرايش هاي طبقاتي در حوزه سياست شده است (اينگلهارت ١٣٧٣: ٢٩٥؛ کاوانـاک ١٣٧٩: ٤٨؛ ايـوبي ١٣٧٧).
(2001), The Great Divide: Religious and Cultural Conflict in American Party Politics, New York: Columbia University Press • Martin, Jones & Rhys, Jones (2004), An Introduction to Political Geography, Rutledge Press • Merton, Robert, k.