Abstract:
چکیده : ولایت تشریعی پیامبر اکرم (ص) از نظر شیعه پذیرفته شده است و اختلاف عمدهای وجود ندارد، ولی این موضوع مورد قبول همه علمای اهل سنت نیست. به همین دلیل مقالة حاضر در پی تبیین اختیارات پیامبر اکرم (ص) در تشریع احکام الهی مبتنی بر «نظریة اذن و ولایت الهی پیامبر اکرم (ص) در تشریع احکام مبتنی بر آیات قران و آرای علمای فریقین» است. در آغاز، ادبیات نظری و مفاهیم اصلی مرور و سپس اصل نظریه تبیین شده است. سپس با بهرهمندی از آیات قرآن مجید و استفاده از آرای مفسرین فریقین سعی شده دلایل و مستندات نظریه بیان شود و با جمعبندی آیات و دیدگاهها، از فرضیة پژوهش دفاع شود. این نظریه بیان میکند که خداوند پیامبر اکرم (ص) را مأذون ساخته و ولایت بر شریعت را به ایشان عطا فرموده است تا بتواند در چارچوب کلی دین اسلام، احکام موردنیاز جامعه را متناسب با مقتضیات زمان تشریع کند. این نظریه با نظریه اجتهاد النبی (ص) و نظریه تفویض امر الدین الی النبی تفاوتهای عمدهای دارد.کلید واژهها: اذن؛ ولایت؛ تشریع؛ ولایت تشریعی
Abstract:The Holy Prophet's legislative guardianship has been accepted without major dispute by the Shia, although this isn't the case for many Sunni scholars. For this reason, this article attempts to elaborate on the Holy Prophet's authority to legislate divine laws based on the theory of "permission" and his divine guardianship based on the glorious verses of the Qur'an as well as the opinions of scholars from both Shia and Sunni schools of thought. We will start by reviewing the theoretical literature as well as the principal concepts, and then moving onto the main theory. After that, we will try to employ Qur'anic verses and the Shia and Sunni scholars' opinions in order to elaborate on the reasons and arguments for the main theory. This is in addition to our findings and views which substantiate our article's theory. This theory states that God Almighty permitted the Holy Prophet (pboh) to legislate and granted him guardianship over religion in order to enable him to make laws within Islam's overall framework according to the circumstances of the time. This theory is much different from the theory of "ijtihaf-al-nabi" (i.e. the legislating of laws by the Prophet) as well as the theory of "tafviz-amr-al-din" (i.e. handing the religion over to the Prophet).Key words: Permission; Guardianship; Legislation; Legislative guardianship
Machine summary:
مقدمه يکي از پرسش هاي اصلي در حوزة تشريع احکام الهي ، اين است که چه کسي و با چـه شرايطي مي تواند در تشريع احکام الهي ايفـاي نقـش کنـد؟ در پاسـخ بـه ايـن پرسـش بـه سـه ديدگاه اصلي دست يافته ايم : الف ) تشريع احکام ، حق خداوند است و هيچ کسي حق ورود به اين ساحت را ندارد؛ ب ) اين حق با شرايط خاص به اولياي خدا که اشرف و اکمل آنها پيـامبر اکـرم اسـت ، اعطا شده است ؛ ج ) در امور اجتماعي و سياسي امکان تشريع وجـود دارد، ولـي در احکـام الهـي راهـي براي تشريع وجود ندارد (تفکيک در احکام ).
هر گروه براي اثبات نظرية خود دلايلي را مطرح کرده اند که در ايـن مقالـه بـا پـذيرش نظر دوم به عنوان فرضيه و نظرية منتخب ، تلاش شده است با استفاده از آيات قـرآن ، احاديـث و اقوال علماي فريقين ، ولايت و اختيار پيامبر اکرم در تشريع احکام الهي تبيين شود.
فرضية ما در اين پژوهش ايـن اسـت کـه پيـامبر اکـرم از ناحيـة خداونـد در چـارچوب شريعت براي تشريع احکام الهي مأمور و مأذون است و گسترش لايه هاي ولايـت مطلقـه کـه براي پيامبر اکرم قابل اثبات است ، شامل تشـريع احکـام الهـي نيـز مـي شـود.
Beirut: Dar ibn Kathir.