Abstract:
ادبیّات فارسی از دیرباز، بستر مناسبی برای بیان رویدادهای تاریخی بوده است و توانسته است سهم خود را در بیان مسائل هر عصری به خوبی ایفا کند؛ بی شک در لا به لای متون ادبی، تصاویری از صحنه ها ارائه می شود که در بستر دیگر متون، کمتر می توان آن را مشاهده کرد؛ دفاع مقدّس یکی از موضوعاتی است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی به صورت یک ژانر جدی وارد عرصۀ ادبیّات شد و نویسندگان و شاعران زیادی توانستند تصویرهای واقعی از میدان جنگ ارائه دهند و در ماندگاری این رویدادها، سهم بسزایی داشته باشند. بنابراین تعمیم موضوعات پایداری در حوزه دفاع مقدّس، سهم بسزایی در تقویت حس میهن دوستی مخاطبان دارد و این پژوهش بر اساس روش توصیفی و تحلیلی خود، رویدادهای دفاع مقدس را در بستر نثر ادبی بیان کرده است و پس از ارائه کلّیاتی درباره انقلاب اسلامی، نثر انقلاب اسلامی و چگونگی وقوع دفاع مقدّس، مهم ترین جلوه-های پایداری را در این زمینه بیان نموده است که عبارتند از: ترسیم صحنه های میدان جنگ، بیان رشادت های رزمندگان اسلام، بیان نامردی های دشمن، بیان اعتقادات رزمندگان، وطن دوستی رزمندگان، مرگ اندیشی رزمندگان و غیره که همگی با زبانی ساده و روان بیان شده اند.
Machine summary:
com چکیده ادبیّات فارسی از دیرباز، بستر مناسبی برای بیان رویدادهای تاریخی بوده است و توانسته است سهم خود را در بیان مسائل هر عصری به خوبی ایفا کند؛ بیشک در لابهلای متون ادبی، تصاویری از صحنهها ارائه میشود که در بستر دیگر متون، کمتر میتوان آن را مشاهده کرد؛ دفاع مقدّس یکی از موضوعاتی است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی به صورت یک ژانر جدی وارد عرصۀ ادبیّات شد و نویسندگان و شاعران زیادی توانستند تصویرهای واقعی از میدان جنگ ارائه دهند و در ماندگاری این رویدادها، سهم بسزایی داشته باشند.
کشور ایران در دوران انقلاب اسلامی توانست در اغلب زمینهها خودکفا شود و دیگر دستاوردهای علمی و فناوری، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و غیره را به ارمغان آورد امّا همزمان با روند توسعه و ازسرگیری امور در کشور پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بیگانه نیز بیکار ننشست و از همان سالهای اوّلیۀ پیروزی انقلاب، دشمنی خود را نشان داد که مهمترین رخداد آن، جنگ هشت سالۀ دفاع مقدّس است.
مدرسه را زدند!» (درویشیان، 1377: 68) بسی رزمندگان که به خاطر آرامش مردم شهید شدند و با خون خود بر دیوار انسانیت، عشق به خدا را حک کردند ولی بر خلاف آن، چه بسا افراد در زیر سایۀ چنین آرامشی، از دیوار مردم بالا میرفتند و دست به دزدی میزدند: «کسانی هم بودند که کارشان دزدی از خانه زندگی و هستی بحران زدههای جنگ بود – یعنی خالی کردن یا دستبرد زدن به خانهها یا دکانهای مردم که صاحبانشان از ترس فرار کرده بودند.