Abstract:
عصر صفوی (1135- 907 ق./ 1722- 1501 م.) عصر گسترش چشمگیر فعالیت میسیونرهای مذهبی اروپا در ایران بود. در این دوره قدرتهای اروپایی برای نفوذ در سرزمینهای شرقی و دست یافتن به مواد اولیه ارزان قیمت با همدیگر رقابت میکردند، در همین حال قلمرو و تجارت خارجی آنها نیز توسط عثمانی به شدت در خطر بود، لذا ایران به عنوان همسایه و دشمن عثمانی و در عین حال به عنوان طرف تجاری اروپا گزینه مناسبی برای اتحاد بود. سؤال پژوهش حاضر این است که آیا میسیونرها و مبلغین مذهبی در توسعه روابط سیاسی و تجاری ایران و اروپا در عصر صفوی نقش داشتند؟ سعی بر آن است با روش تحقیق توصیفی و جمعآوری اطلاعات از گزارشها، منابع تاریخی و پژوهشی، سفرنامهها و اسناد به این سؤال پاسخ داده شود. به نظر میرسد علاوه بر انگیزههای مذهبی دلایل ویژه سیاسی و اقتصادی در ارسال هیأتهای مذهبی به ایران نقش داشت. یافته پژوهش حاضر مبین این واقعیت است که میسیونرهای مذهبی در اشاعه دین مسیحیت در ایران توفیق چندانی نداشتند اما توانستند در توسعه روابط سیاسی و تجاری ایران و اروپا نقش موثری بازی کنند.
The Safavid era (1135-907 AH / 1722-1501 AD) was the era of dramatic expansion of the activity of European religious missionaries in Iran. During this period, European powers competed to penetrate the eastern territories and obtain cheap raw materials, while their territories and foreign trade were also heavily endangered by the Ottomans, thus Iran as an Ottoman neighbor and enemy. And at the same time, as the European business side, it was a good option for unification. The question of the present study is whether missionaries and missionaries contributed to the development of political and business relations between Iran and Europe during the Safavid era? It tries to answer this question by descriptive research method and gathering information from reports, historical and research sources, travelogues and documents. Apart from religious motives, it seems that political and economic reasons were particularly important in sending religious groups to Iran. The findings of the present study indicate that religious missionaries did not succeed in spreading Christianity in Iran but were able to play an important role in the development of political and business relations between Iran and Europe: .
Machine summary:
علي اصغر رجبي و هـادي بياتي در مقالۀي خود با نام "واکاوي فعاليت هاي مبلغين کاتوليک در ايران عصر صفوي ،" به کارکرد چندگانـه اين مبلغين در ايران پرداخته اند و معتقد هستند با حمايت پاپ و پادشاهان اروپايي کشيشان مسيحي در دربـار صفوي با جهت دادن به روابط خارجي ايران نقش مهمي ايفا نموده اند، آن ها نيـز بـه فعاليـت هـاي سياسـي و تجاري اين هيأت ها اذعان دارند.
همانگونـه کـه تصوف به عنوان يکي از درونمايه هاي نهضت صفوي به حساب مي آمد تشيع نيز رکن ديگر اين نهضت بـود (فرهاني منفرد، ١٣٧٧: ص ٢٥)، و شايد بتوان آنرا مهم ترين پديده اي دانست که با آغاز حکومـت صـفويان در کشور ايران شکل گرفت (همان ، ص ٩) گسترش قلمرو ايران و اشاعه تفکـر شـيعي در خـاک عثمـاني جـزء ارکان سياست خارجي صفوي ها خصوصا در عصر شاه اسماعيل يکم بود (علـي بابـايي ، ١٣٧٥: ص ٩)، شـاه اسماعيل يکم با اعزام خليفه ها به ولايت هـاي عثمـاني و شـام و تبليـغ مـذهب شـيعه و تحريـک شـيعيان آن ولايت ها به دشمني با عثمانيها پرداخت و پادشاهان عثماني را نگران توسعه قدرت خود کرد (پارسادوسـت ، ١٣٧٥: ص ٧٢٣- ٧٢٢).
تمامي کشورهاي اروپايي در کسب اجازه براي فعاليت هيأت هاي مـذهبي خـود رقابـت شـديدي بـا هـم داشتند حتي فرانسوي ها که آخرين کشور اروپايي در عقد قراردادهاي سياسي و تجاري با ايران عصر صـفوي بودند از زمان ريشليو هيأتي به ايران فرستاد تا از شاه عباس اول اجازه تأسيس مراکزي براي هيأت هـاي مبلـغ کاپوسن در اصفهان و ديگر شهرها اخذ کند، آن ها موفق به گرفتن اين مجوز شـدند و هيـات مبلـغ در ايـران تأسيس گرديد (سيوري، ١٣٨٩: ص ١١٦).