Abstract:
حضرت موسی (علیه السلام) پس از بازگشت از کوه طور با مشاهدۀ گمراهی قوم بنی اسرائیل به دلیل گوساله پرستی با برادرش هارون که جانشین وی در میان قوم بود به شدت برخورد کرد. این رفتار حضرت در آیۀ ۱۵۰ سورۀ اعراف بیان شده است. پس از این واکنش، گفتگویی میان حضرت موسی (علیهالسلام) و هارون انجام میشود که در آیات ۹۲ـ۹۴ سورۀ طه بدان پرداخته شده است. رفتار غضبآلود حضرت موسی (علیهالسلام) با عصمت، شأن و جایگاه انبیای الهی ناسازگار مینماید؛ بر این اساس پژوهش حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی بر مبنای مطالعات کتابخانهای آرای مفسران را در توجیه رفتار حضرت موسی (علیهالسلام) ارزیابی میکند و از میان این آرا دلایلی چون «مسئولیت هارون نسبت به هدایت بنی اسرائیل»، «نشان دادن بزرگی و قبح گناه بنی اسرائیل»، «تجلی غضب الهی در غضب انبیا (علیهمالسلام)»، «تبعیض قائل نشدن بین خطای خویشاوند و بیگانه» و «تفاوت در علم و مظاهر علم» در تبیین آیات مذکور از مقبولیت بیشتری برخوردار هستند.
Machine summary:
(اعراف /١٤٢) پس از آن که خدای سبحان در کوه طور به حضرت موسی (علیه السلام ) خبر داد در غیاب او قومش را امتحان کرده و سامری با ترفند خاص خود آن ها را گمراه کرده است (طه /٨٥) خشم و غضب موسای کلیم آغاز میشود « » (اعراف /١٥٠)، « » (طه /٨٦) و پس از بازگشت از کوه طور سه واکنش نشان میدهد؛ ابتدا با قوم خود برخورد و آنان را شماتت میکند (طه /٨٦) دوم با برادرش ـ به عنوان رهبر جامعه و جانشین وی در میان قوم ـ به تندی رفتار میکند (اعراف /١٥٠؛ طه /٩٢ـ٩٤) و سوم سامری را محاکمه و معبودش (گوساله ) را نابود میکند.
حضرت موسی (علیه السلام ) با این رفتار غضب آلود نسبت به هارون ـ با این که هارون از ایشان بزرگتر بود (قمی مشهدی، ١٣٦٨: ٥/١٨٦) ـ قصد داشت بنیاسرائیل را هوشیار کند (جوادی آملی، ١٣٩٣: ٣٦٧/٣٠) و به آنان بفهماند عملی که مرتکب شده اند کوچک و ناچیز نبوده بلکه کفر و بازگشت از دین بوده است و با این رفتار شدت ناراحتی و بیزاری خود را از گوساله پرستی آنان اعلام کند (طبرسی، ١٣٧٢: ٧٤١/٤؛ هاشمی رفسنجانی، ١٣٨٦: ١٩١/٦) از این رو الواح تورات را به زمین زد، موی سر و ریش برادر را گرفت و کشید (اعراف /١٥٠) که شاید کار صحیحی به نظر نرسد اما اگر چنین واکنش شدیدی صورت نمیگرفت هیچ گاه بنیاسرائیل به عمق خطای خود پی نمیبردند و امکان داشت آثار بت پرستی در اعماق ذهنشان باقی بماند.