Abstract:
مسئله اصلی این پژوهش بررسی مضمون اعتذارِ ابلیس در رمانهای یکلیا و تنهایی او و ملکوت است. بررسی چگونگی نمودهای این باور در این رمانها و میزان انطباق آن با اندیشههای مطرح در برخی از کتابهای صوفیه، هم درونمایههای این رمانها را بهتر نشان میدهد و هم سطح ارتباط این آثار با ادب سنتی و میزان اثرپذیری آنها را از متون گذشته مینمایاند.طی پژوهش مشخص شد نویسندگان یاد شده، کموبیش بهسبب سرخوردگی از فضای نابسامان اجتماعی و ناتوانی در تغییر و اصلاح اوضاع، و نیز تحتتأثیر متون کهن، جبرگرایانه به بیاختیاری ابلیس اشاره کرده و رفتارهای او را عذر نهادهاند و بدین طریق هم نابسمانی، پریشانی و فساد زمانۀ خویش را محتوم تلقی کردهاند و هم با اثبات بیاختیاری و بیگناهی ابلیس، وجود او را لازمۀ زندگی امروزی دانستهاند. دردو رمان یکلیا و تنهایی او و ملکوت بیاختیاری شیطان در اجرای وظیفهاش، همراهی او در هدف از پیش تعیینشدۀ پروردگار، محضوری در عین مهجوری، گلهمندی شیطان از سرنوشتش، بیتوقعبودن او از اجرای وظیفهاش، دلتنگی او برای موقعیت پیشین خود و عشق او به پروردگار در خور تامل و توجه است.
The issue of Satan's warning and defense from him is one of the most controversial mystical issues, which is somehow linked to the story of the creation and position of Satan in the system of existence. In some Persian novels, a picture of Iblis is presented, which in some ways is reminiscent of what is stated in mystical texts. The main focus of the present study is to examine the content of Satan's warning in the novels of the Yakolia va tanhaai e u( Yeklia and her loneliness) , Malakoot( the kingdom) . Examining the manifestations of this belief in these novels and its relevance to the ideas of some Sufi books both better illustrate the themes of these novels and show the level of connection between these works and traditional literature and their effectiveness from past texts. The study found that the authors were more or less frustrated by the frustration of the socially unsatisfactory atmosphere and the inability to change and rectify the situation, as well as under the influence of ancient, deterministic texts. They have considered the distress and corruption of their time to be inevitable, and by proving the ignorance and innocence of the devil, they have considered his existence necessary for today's life. In two novels, Yaklia and his loneliness, and the kingdom the Satan's helplessness in performing his duties, his companionship in God's predetermined goal, his presence at the same time as abandonment, Satan's complaint of his destiny, his impatience to perform his duties, his nostalgia for his former position and his love to God is worth considering and paying attention.
Machine summary:
دردو رمان یکلیا و تنهایی او و ملکوت بیاختیاری شیطان در اجرای وظیفه اش ، همراهی او در هدف از پیش تعیین شدٔە پروردگار، محضوری در عین مهجوری، گله مندی شیطان از سرنوشتش ، بیتوقع بودن او از اجرای وظیفه اش ، دلتنگی او برای موقعیت پیشین خود و عشق او به پروردگار در خور تامل و توجه است .
ذکر این نکته ضرروی است که حسن میرعابدینی (١٣٨٠) در جلد اول کتاب «صدسال داستان نویسی» خویش با اشاره به داستان یکلیا به دفاع تلویحی از ابلیس در رمان مدرسی اشاره کرده و آن را نوعی عصیان عرفانی در برابر سرنوشت دانسته است .
داستان اول از آنجا آغاز میشود؛ که یکلیا دختر یکی از پادشاهان یهود به گناه عشق ، مطرود از جامعه ، شباهنگام با شیطان روبه رو میشود و شیطان برای او از تنهایی و رنج بشر و نقشی که یهوه در این رنج دارد سخن میگوید و با نقل داستان دیگری به او نشان میدهد که زندگی انسان همواره با رنج است و انسان چه به دنبال میل درونی خویش برود، چه نرود به تنهایی محکوم است و عشق تنها راه نجات آدمی از این تنهایی است .
132 ٤-١-٢ عرضۀ قدرت آفرینشگری پروردگار با راندن شیطان از درگاه خویش چهارمین دلیل اعتذار ابلیس در باورهای عرفانی عرفای ما، که در رمان یکلیا نیز میتوان مصداقهای آن را دید، طرح از پیش نوشته شدٔە پروردگار برای شناخت خود از طریق داستان آفرینش و خلقت آدم و جلوه گری خویش است .