Abstract:
هر جامعه متناسب با داشته های فرهنگی و فکری به سوال بنیادین "کیستی انسان؟" پاسخ داده است. شرایط تمدنی عالم مدرن و کثرت سرسام آور افکار در این زمینه و تاثیر به سزای
این اندیشه ها در لایه های پنهانی فرهنگ و تمدن، ضرورت طرح مبانی انسان شناسی و حیات
اجتماعی انسان را دوچندان مینماید. خصوصا که شناخت خود در جغرافیای هستی، مورد
تاکید دین نیز قرارگرفته است. اندیشه علامه طباطبایی(ره) در این باره رهگشاست. ایشان ابتدا
را به با تعمیم داستان هبوط به کل ابنا بشر، کلیات حوادث پیش آمده برای حضرت آدم
همه ی انسانها تسری میدهند و در قسمت بعد، به تحلیل جامعه ی انسانی میپردازند و
نیازها و لوازم حضور در دنیا را مطرح میکنند. اصل استخدام، اعتباریات و... از ابداعات
ایشان است. آراء ایشان علاوه بر بهرهمندی از اشارات قرآنی، دارای مایه های عرفانی و فلسفی
است. بحث ایشان در تشکیل جامعه، توان مفاهمه و گفتگو با نظریات جامعه شناسی، مردم
شناسی، روانشناسی و... را داراست. چندوجهی بودن و توان رقابت با نظریه های رقیب و
خصوصا معاصرت نظریات ایشان، فرصت مغتنمی است تا ضرورتهای موجود در این زمینه را پاسخ داد و از ظرفیتهای اینچنینی و نوآورانه ی علامه طباطبایی(ره) به احسن وجه
بهره مند گشت.
What is the human?" is the goal of some parts of every social
ideology. This question usually answered based on the cultural and
intellectual fundamentals of its ontology.
The necessity of anthropology Foundation expression and social life
emphasized by Modernity civilizational statue, its terrible theories
diversity, and their influences based on human culture; especially,
self-epistemic knowledge is also pointed up by religion.
First, Allameh Tabataba'i extends the general Descent to humankind.
Then analyzes the necessities of life.
Axim of employment and society, assuming are among his
innovations.
Quranic references and philosophic spiritual cognitive theme are
species of his theories.
As a peak, the ability of his theory in society to make a discussion of
Islamic studies with modern theories of sociology, anthropology,
psychology, and so on.
Versatility, Competitiveness, and contemporarily issues are some
peak species to make the engines of society and knowledge gone.
Machine summary:
تعريف از انسان و تعيين جايگاه او در عالم خلقت ، در ميان جوامع انساني همواره وجود داشته است و بر خلاف ساير موجودات شايد تنها انسان است که ميتواند از چنين مسئله اي پرسش کند و در مورد آن به تفکر بپردازد، پاسخي بيابد و براساس پاسخي که فهم کرده ، رفتار و روابط فردي و اجتماعي خود را تنظيم کند.
کامل نبودن پاسخ به اين سوال : اين موضوع را ميتوان در دو بحث کلي جاي داد: الف ) جامع نبودن پاسخ : تکثر در ارائه ي پاسخ و افکار در مورد مسائل بنيادين _که همانطور که گفته شد در دهه هاي اخير به نوعي ولنگاري و اباحه گري و يا به تعبير محترمانه تر سطحينگري در انديشه نيز انجاميده است ، نتيجه ي تجربه ي زيسته افراد در نظام فرهنگي - اجتماعي است .
لذا صحبت کردن در مورد انسان ، خصوصا در سده هاي اخير، متناسب با نوع فرهنگ و انسان موجود در آن جامعه شکل گرفته است و نميتوان چنين خوانشي از انسانيت را به واقعيت و حقيقت انساني تعميم داد.
همانطور که گفته شد اين موضوع را بيشتر ميتوان در بررسي فرد انسان در آراء ايشان يافت و نه حيات جمعي البته در تحليل جامعه ي انساني و شکل گيري آن نيز رگه هايي از اين موضوع موجود است اما به صورت واضح و علني نيست و احتياج به تبيين دقيق تر دارد.