Abstract:
با زوال حکومت قاجار و شروع حکومت رضاشاه پهلوی، جامعۀ ایران از خطمشی دورۀ مشروطه فاصله گرفت و زمینه برای ایجاد هرج و مرج در کشور فراهم شد. هر چند در دورۀ قاجار نیز شاهد اوضاع نابسامان داخلی نیز هستیم امّا از دورۀ پهلوی، دیکتاتوری و استبداد بر جامعه شکل گرفت. اوضاع وخیم این دوران باعث شد نویسندگان زیادی دست به مبارزه با اوضاع نابسامان داخلی بزنند و به انتقاد از وضعیت حاکم بر کشور بپردازند. روحیۀ شورشی و میل به مبارزه در اغلب نویسندگان این دوره که حس وطندوستی در آنان شعلهور است، باعث شده است که نثر خود را مزیّن به عناصر پایداری کنند به طوری که با قرار دادن چاشنی پایداری در آثار خود، سهم بسزایی در بیداری مردم عصر خود داشته باشند. بیشک تبیین مسائل عصر پهلوی اوّل در قالب نثر پایداری برای هر وطندوستی درخور تامّل است که به فراخور بیان این عناصر، هم برخی از زوایای تاریخی این عصر روشنتر میشوند و هم نقش ادبیّات متعهّد در بیداری مردم موثّرتر واقع میشود. در این پژوهش که بر اساس روش کتابخانهای و سندکاوی صورت گرفته است، نویسندگان کوشیدهاند به سیر نثر پایداری در این دوره بپردازند و در نهایت به این نتیجه رسیدهاند که نثر پایداری این دوره، به زبانی ساده و مردمی بیان شده است به طوری که مهمترین عناصر پایداری آن نیز عبارتند از: وطن، مبارزه با استبداد، انتقاد از اوضاع جامعۀ عصر پهلوی، به تصویر کشیدن اوضاع نابسامان جامعه، مرگاندیشی، مبارزه با نفس امّاره، تقویت حس شجاعت، تقویت روحیۀ انقلابی و غیره.
Since the demise of the Qajar government and the beginning of the regime of Reza Shah Pahlavi, Iran's society has gone from the Constitutional Revolutionary Line and provided grounds for chaos in the country. Although in the Qajar era, we are also witnessing internal affairs, but from the Pahlavi era, dictatorship and tyranny were formed. The dire situation of this era has led many writers to struggle against the intricacies of domestic affairs and criticize the ruling state. The insurgent spirit and the desire to fight in most of the writers of this era, whose sense of nationalism is flaming, has made prose inherent in sustainability elements, which by contributing sustainability to their work, contributed significantly to Awaken people of their age. The explanation of the problems of the first Pahlavi era in the form of perseverance prose for every homeland is worth contemplating, which, at the expense of the expression of these elements, both some of the historical angles of this era become more enlightened, as well as the role of committed literature in the waking of more effective people. It will be. In this research, based on the library and documentary methodology, the authors have tried to study the sustainability prose in this period and eventually conclude that the prose of sustainability of this period is expressed in a simple and popular language. So that the most important elements of its sustainability are: homeland, the struggle against tyranny, criticizing the situation of the Pahlavi society, depicting the disorderly conditions of the society, mortality, fighting self-affirmation, strengthening the sense of courage, strengthening the revolutionary spirit Etc
Machine summary:
روحیۀ شورشی و میل به مبارزه در اغلب نویسندگان این دوره که حس وطندوستی در آنان شعلهور است، باعث شده است که نثر خود را مزیّن به عناصر پایداری کنند به طوری که با قرار دادن چاشنی پایداری در آثار خود، سهم بسزایی در بیداری مردم عصر خود داشته باشند.
در این پژوهش که بر اساس روش کتابخانهای و سندکاوی صورت گرفته است، نویسندگان کوشیدهاند به سیر نثر پایداری در این دوره بپردازند و در نهایت به این نتیجه رسیدهاند که نثر پایداری این دوره، به زبانی ساده و مردمی بیان شده است به طوری که مهمترین عناصر پایداری آن نیز عبارتند از: وطن، مبارزه با استبداد، انتقاد از اوضاع جامعۀ عصر پهلوی، به تصویر کشیدن اوضاع نابسامان جامعه، مرگاندیشی، مبارزه با نفس امّاره، تقویت حس شجاعت، تقویت روحیۀ انقلابی و غیره.
یا الله غیرت یا الله حمیت!»(همان: 58) از دیگر نویسندگان این دوره که عشق به وطن در آثارش به خوبی ملموس است، نثر محمّد مسعود است و شاید بتوان گفت تنها نویسندۀ این دوره است که آثارش مستقیم و فقط برای بیداری جامعۀ غفلت زده نوشته شده است و بیشتر از هرکسی، حس وطنپرستی و عشق به وطن در تار و پود آثارش میدرخشد.
»(مشفق کاظمی، 1305: 21) این امر تا حدی بوده است که اجازۀ مسافرت ایرانیان نیز تحت بررسی بیگانه بود: «بیچاره مسافرین بدون اینکه بفهمند دلیل چیست، در وطن خود از طرف عمال اجنبی و یا ایرانی اجنبیپرست، تفتیش شده، محتویات جیبشان در مقابل نظر آنها، قرار میگرفت؛ آن وقت پس از دقّت تمام و حتم به اینکه قصدی ندارند، با هزاران زحمت اجازۀ خروجشان داده میشد.