Abstract:
ارتباط زائر و مزور از موضوعات فرعی در بحث حیات برزخی است؛ به این معنا که ابتدا باید امکان
حیات اموات در برزخ اثبات شود، سپس موضوع ارتباط زائر و زیارت شونده بررسی گردد؛ زیرا تا زمانی که
حیاتی برای میت ثابت نباشد، حرف زدن از ارتباطش با این دنیا و موجوداتش غیرمعقول به نظر می رسد.
در مورد حیات برزخی درگذشتگان، آرای مختلفی وجود دارد: برخی حیات برزخی را انکار کرده و برخی آن
را پذیرفته و با آیات و روایات، اثباتش کرده اند. در این بین گروهی نیز با پذیرفتن اصل حیات برزخی، مدعی
شده اند که این حیات هیچ تاثیری در زندگی دنیایی زندگان ندارد؛ بلکه آنان در برزخ، زندگی خود را دارند و
در رحمت حق یا عذاب الهی به سر می برند و ما زندگان نیز زندگی خود را داریم. بنابراین زیارت مزار آنان،
نه برای ایشان سودی دارد و نه برای ما بهره ای. دعا و استغاثه و استغفار ما برای آنان فاید های ندارد و
ما تنها خود را به زحمت انداخته ایم. سلام کردن ما نیز به آنان که نه گوشی برای شنیدن دارند و نه زبانی
برای پاسخ دادن، کاری بیهوده است.
در این مختصر، بر آنیم که از منظر حیات برزخی، به موضوع ارتباط زائر و مزور بپردازیم و حقیقت را
در آیات قرآن کریم و روایات فریقین بررسی کنیم.
العلاقة بن الزائر والمزور من المواضیع الفرعیة فی بحث الحیاة البرزخیة؛ بهذا المعنی أنه
یجب إثبات حیاة الأموات فی الرزخ أولا ثم تدرس علاقة الزائر والمزور لأنه مالم تثبت حیاة
للمیت فإن الحدیث عن علاقته بهذه الدنیا وموجوداتها یعد أمرا خارج المعقول. وبالنسبة للحیاة
البرزخیة توجد آراء مختلفة عنها: فالبعض أنکر الحیاة البرزخیة والبعض الآخر قبله وأثبته بالآیات
والروایات. وبین هاتین المجموعتین ظهرت مجموعة تؤمن بأصل وجود الحیاة البرزخیة لکن دون
وجود أی تأثیر لتلک الحیاة علی الناس فی حیاتهم الدنیویة. وأن الأموات فی البرزخ لدیهم حیاتهم
الخاصة بهم إما منعومون فی رحمته تعالی أو معذبون ونحن لدینا حیاتنا فی هذه الدنیا. لذا فإن زیارة
قبورهم لا تعود علیهم ولا علینا بأیة منفعة. وأن دعاءنا وإستغاثتنا وإستغفارنا لهم لا یجدی نفعا
ولا أثرا سوی المشقة والتعب لنا. وأن سلامنا علیهم لغو وعبث فهم لا أذان لدیهم فیسمعون ولا
ألسن فیردون.
سلطنا الضوء فی هذا البحث علی علاقة الزائر والمزور من منظر الحیاة البرزخیة ودرسنا حقیقة
الأمر فی الآیات وروایات الفریقین.
The relationship between the pilgrim and the visitee is one of the minor subjects in the discussion of living in the Barzakh (Purgatory); in this sense, first it is necessary for us to prove the possibility of the life of the deceased in Barzakh, then explorethe subject of the relationship between the pilgrim and the visitee; for as long as we couldnt prove a life in Barzakh for the dead, speaking of their connection with this world and its creatures would seem unreasonable. There are different opinions about the existence of a Barzakh life for the deceased: some have denied the existence of Barzakh life, and some have accepted it and have proved it with verses and traditions. Meanwhile, there is a group who, by accepting the principle of existence of such a Barzakh life, claim that the existence of this life has no effect on the life in the living world; but they have their own lives in Barzakh, and they are subject to Gods mercy retribution, and we are also living a our own life. Therefore,going to visit them is not profitable for them, nor for us. Our prayers and seeking forgiveness do not benefit them, and we have only bothered ourselves. Our greetings to them are also in vain for those who have neither any ears to hear nor a tongue to answer. Its a vain action. In this short section, we will look at the subject of the relationship between pilgrim and visitee from the perspective of Barzakh life, and explore the truth of this subject in the verses of the Holy Quran and traditions belonging to both sects.