Abstract:
هوش سرشار، نبوغ ذاتی و تحصیل در نزد بهترین اساتید حوزه علمیه قم و نجف از امامموسی صدر مجتهدی ورزیده ساخت تا در حیات سیاسی اجتماعی خود از آن بهره گرفته و گاه در پیچیدهترین مسائل علمی روز نیز ورود نماید. چنان که هجرت به جامعه متکثر لبنان، زمینهای ایجاد کرد که وی آموختههای علمی و نیز ابتکارات فقهی خود را به محک تجربه گذاشته و تأثیر شگرف و ماندگاری بجای گذارد. پرسش اساسی در این باره آن است که «فقه» ایشان واجد چه ویژگی بوده است که توانست چنان توانمند و تحولزا ظاهر گردد؟. به نظر میرسد خمیرمایه فقه امامموسی صدر که آن را با نگرش فقهی دیگران متمایز میسازد، پویایی و تحولزایی در متن فقه او و زیر بنای پویایی آن نیز به «نگاه اجتهادی» وی برمیگردد. از اینرو، با نگاه به آثار ایشان، در یک نگرش کلی میتوان «جامعهگرایی»، «رواداری»، «وحدتگرایی» و «نوآوری» را از ویژگیهای آن برشمرد اما روشن است که این ویژگیها از فقهی بر میآید که پویایی، تحولزایی و روزآمد بودن در ذات آن نهفته باشد. بدین معنا که وی اگر چه در اجتهاد، از متد شناخته شده سنتی حوزه بهره میبرد اما در کنار این مبانی، نگاه و اهتمام وی به برخی اصول و قواعد فقهی و ویژگیهایی که برای فقه در نظر داشته است، موجب شده است که خروجی فقه او متفاوت از دیگران باشد. قواعد شناخته شده تحولزا در فقه مثل تحول در موضوع، شروط، رعایت عناوین ثانوی و مصلحت؛ اصل حاکمیت اراده؛ اصل کرامت انسان و مرجعیت فقهی ائمه اطهار از جمله مبانی فقه پویای امامموسی صدر است و پاسخگویی به نیازهای روز آمد، انعطاف پذیری، جامعیت، نگهبانی از ارزشهای انسانی و وحدت آفرینی از ویژگیهای آن به شمار میرود.
Machine summary:
بدين معنا که وي اگرچه در اجتهاد، از متد شناخته شدة سنتي حوزه بهره مي برد؛ اما در کنار اين مباني ، نگاه و اهتمام وي به برخي اصول و قواعد فقهي و ويژگي هايي که براي فقه در نظر داشته ، موجب شده است کـه خروجـي فقـه او متفاوت از ديگران باشد.
او نيز مانند همه فقهاي شيعه ، کتاب ، سنت ، اجمـاع و عقـل را منـابع فقـه مي دانـد و استنباط هاي خود را نيز بر همين مباني استوار کرده است ؛ اما در کنار اين مباني شناخته شدٔە فقهي ، نگاه و اهتمام وي به برخي اصول و قواعد فقهي و ويژگي هايي کـه بـراي فقـه در نظـر داشته است ، موجـب شـده اسـت کـه خروجـي فقـه او متفـاوت از ديگـران بـوده و نـه تنها پاسخ گوي نيازهاي روزآمد شيعيان در جامعه چندلايۀ لبنان باشد؛ بلکه نياز مذاهب و حتي اديان ديگر را نيز در يک زندگي مسالمت آميز، از نظر دور ندارد.
با توجه به ديگر سخنان صدر در اين زمينه مي توان گفت : از نگاه او با دقت در آيه مربوط به چندهمسري روشن مي شود که دو شـرط متفـاوت براي جواز اين تعدد قرار داده است : اولا، جواز تعدد همسر مربوط بـه حـالتي اسـت که ايتام در جامعه زياد شده باشند؛ البته اين حالت ، منحصر در مورد مطرح شـده در آيه نيست ، بلکه حاکم شرعي ميتواند اين حالت هاي اجتمـاعي خـاص را مشـخص کند و در غير آنها چندهمسري را ممنوع کند.