Abstract:
هدف: این پژوهش بهمنظور بررسی تسهیم دانش در شبکههای اجتماعی از دیدگاه متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی کشور ایران است. روش تحقیق: دادهها از 15 مصاحبه نیمه ساختاریافته با اعضای هیئتعلمی و دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی و مسئولین کتابخانههای دانشگاه گردآوری و از رویکرد کیفی و روش «گراندد تئوری» در تحلیل دادههای کیفی استفادهشده است. مصاحبهها پس از پیادهسازی، تجزیهوتحلیل و کدگذاریهای باز، محوری و گزینشی و در زمینههای موضوعی گستردهتر دستهبندی گردید. یافتهها: مفهوم مرکزی با عنوان بررسی تسهیم دانش در شبکههای اجتماعی شکل گرفت. شرایط علی شامل: عوامل مؤثر بر تسهیم دانش، دلایل تسهیم دانش و موانع تسهیم دانش هست. زمینه شامل: هدف از تسهیم دانش و هدف استفاده از شبکههای اجتماعی است. شرایط میانجی یا مداخلهگر: در کنار زمینههای یادشده شرایط مداخلهگری نیز وجود دارد که همواره بر عملکرد عوامل زمینهای تأثیر میگذارد که شامل: عوامل فردی، عوامل سازمانی و عوامل محیطی است. راهبردها که تشدید یا تضعیفکننده زمینه هستند، شامل: ویژگیهای کاربر، ویژگیهای سازمانی، فرهنگ تسهیم دانش و ویژگیهای شبکههای اجتماعی هست. پیامدها شامل: سهولت استفاده، سودمندی تسهیم دانش در شبکههای اجتماعی و استفاده کارآمد از شبکههای اجتماعی هست. بررسیها در قالب یک مدل پارادایمی در پایان پژوهش ارائهشده است.
The increasing advances in technology and the emergence of new communication technologies such as social networking websites facilitate the process of knowledge sharing by exploiting the knowledge repositories. Indeed, knowledge is a resource that its value is not only diminished by use but also is increased. The purpose of the current study is to develop a paradigmatic model for knowledge sharing in social networks by utilizing the grounded theory method and qualitative approach. Research question was as follows: what is the appropriate model of knowledge sharing in social networks from Iranian information science specialists' point of view? Accordingly, statistical population was comprised of information science specialists across the country. Theoretical sampling led to a sample size of 15 operating in three different fields, and data gathering tool was structured interviews. We used open coding, axial coding, and selective coding in order to export concepts and categories from interviews. Based on grounded theory, research results were provided in the form of a paradigmatic model which encompasses theoretic features and is capable of predicting the executive process steps.
Machine summary:
هلن صديق ، بناي معتقد است ، هرچند شبکه هاي اجتماعي ٣ واژه اي است که براي ناميدن گروهي از افراد که در ميان خود داراي ارتباطات وسيع تر و مستمر هستند و يک حلقه منسجم ارتباطي را تشکيل ميدهند، به کار ميرود، اما اين واژه عمدتا براي ناميدن پايگاه هاي اينترنتي به کار ميرود که افراد با عضويت در آن امکان دستيابي به اطلاعات ساير اعضا، آشنايي با علايق آنها، به اشتراکگذاري توليدات متني، صوتي و تصويري و نيز تشکيل گروه هايي بر اساس علايق مشترک با برخي از ديگر اعضاي پايگاه را پيدا ميکنند (صديق بناي، ١٣٨٧).
در مقاله اي تحت عنوان «ارائه مدلي براي موفقيت تسهيم دانش در سازمان ها» در پژوهشنامه پردازش و مديريت اطلاعات (فصلنامه علمي و پژوهشي) سال ٩٢ که مهدي شامي زنجاني و سيد محمد قاسم تبار شهري نگارش کرده اند مدلي نيز ارائه شده است .
پايان نامۀ منصور پرندي مقطع کارشناسي ارشد در سال (١٣٨٨)، تحت عنوان «بررسي رابطۀ بين ميزان سرمايۀ اجتماعي با فرايند تسهيم دانش در بين دبيران متوسطه شهر سنندج » اين پژوهش به نقش تسهيم دانش به عنوان يکي از مؤلفه هاي مديريت دانش در سازمان هاي يادگيرنده پرداخته است و همچنين به بيان نقش مهمي که تسهيم دانش و شبکه هاي دانشي در ميان دانشگران دارد، پرداخته است و مهم ترين چالش مديريت دانش را واداشتن افراد جهت به اشتراک گذاشتن آنچه ميدانند ميباشد.
در پايان نامۀ آسيه رياحي مقطع کارشناسي ارشد در سال (١٣٨٩) با عنوان «استفاده از شبکه هاي اجتماعي در طراحي و پياده سازي سيستم مديريت دانش » به اين موضوع دلالت دارد که با استفاده از مدل نوناکو و همکارانش (١٩٩٥) که مبتني بر روش تبديل دانش ضمني به دانش صريح است و منبع دانش و مسير انتشار دانش را در برنميگيرد.