Abstract:
ازخودبیگانگی محصول دنیای مدرن است که بر اثر تغییر در شیوة تقسیم کار، فرایند تولید و سلب مالکیت در جهان شروع به گسترش کرد که نتیجة آن چندپارگی روابط فرد با خود و جهان پیرامون و از بین رفتن اصالت انسانی است و در این بین زنان متأثر از سیاستهای نابرابری و تبعیض جنسیتی، محرومیتهای ناشی از سلب مالکیت و نگاه ابزاری و شیءوارگی در رسانه بهشدت تحتتأثیر این مسئله قرار گرفتند. بنابراین، هدف از این تحقیق کشف و تفسیر تجربة زنان در باب ازخودبیگانگی و ارائة راهبردهای برایی رهایی از آن با استفاده از روش نظریة مبنایی است. برای گردآوری دادهها از شیوة نمونهگیری هدفمند استفاده شده است که 20 نفر از زنان شهر مشهد انتخاب شده و مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتهاند و دادههای بهدستآمده نیز طی سه مرحله کدگذاری تحلیل شده است. نتایج نشان میدهد: مقولههایی از قبیل: تبعیت از سلطه، شخصیت نمایشی و سایر مقولات علی که در متن تفسیر شدهاند موجب ایجاد و تشدید ازخودبیگانگی در زنان شده و وجود این شرایط توأم با تضعیف قدرت اراده و اختیار در آنان فرصت تجربهکردن، شناخت از خود و استعدادها را در آنان کاهش داده است. بنابراین، برای رهایی از این جهان محصورشده زنان راهبردهای متعددی را ارائه کردهاند که مهمترین آن ارتقای سطح آگاهی و شناخت از خود و جهان پیرامونشان است تا بتوانند به نوسازی اصالت خود مداومت ورزند و جهان اجتماعی خود را توأم با آزادی و آگاهی خلق کنند.
Alienation is the product of the modern world, which began to expand as a result of changes in the division of labor, the process of production and the expropriation in the world, which resulted in the fragmentation of the individual's relationship with himself and surrounding world, also destroying the human essence. Accordingly, the women affected by this issue, as a result of inequality and gender discrimination policies, deprivation due to the expropriation, instrumental look and commodification in the media have been strongly affected. The purpose of this research is to explore and interpret the women's experience of "self-alienation and strategies to get rid of It" using the grounded theory method. Purposive sampling was used for data collection and finally, 20 women have been selected for in depth interviews in Mashhad. Data were analyzed through the three coding process. The results of the study show that: obedience of domination, Theatrical character and other causal categories that have been interpreted in the text, have exacerbated the self -alienation for women. These conditions along with the weakening the power of will and authority, have reduced their opportunity to experience, self-knowledge and talents. Therefore, to get rid of this enclosed world, women have offered various strategies, the most important of which is improving the level of awareness and knowledge of women about themselves and the world around them so that they can continue to renew their essence and build their social world with freedom and awareness.
Machine summary:
مطالعة تجربة اجتماعي ازخودبيگانگي در زنان و ارائة راهبردهاي براي رهايي از آن زهرا خاوري ١*، عليرضا محسني تبريزي ٢، سيد محمد سيد ميرزايي 3 چکيده ازخودبيگانگي محصول دنياي مدرن است که بر اثر تغيير در شيوة تقسيم کار، فرايند توليـد و سـلب مالکيـت در جهان شروع به گسترش کرد که نتيجة آن چندپارگي روابط فرد با خود و جهان پيرامون و از بـين رفـتن اصـالت انساني است و در اين بين زنان متأثر از سياست هاي نابرابري و تبعيض جنسيتي ، محروميت هـاي ناشـي از سـلب مالکيت و نگاه ابزاري و شي ءوارگي در رسانه به شدت تحت تأثير اين مسئله قـرار گرفتنـد.
در اين وضعيت ، زمينه هاي امکان عمل و تجربه براي فـرد از بـين مـي رود؛ بـه گونـه اي کـه در دورة مدرنيته تجربة انساني ، هويت انساني و رابطة انساني از دست مي رود و او هميشه در حال توليـد و مبادله است و به انسان زحمت کشي تبديل مي شود که نه مي تواند از خود و نه از ديگران و نـه از جهان مراقبت کند.
لـيکن درخصوص سنجش مفهوم بيگانگي ، پژوهش هاي در ابعاد سياست ، کار و آموزش و با بهره گيـري از روش کمي انجام پذيرفته است که مي توان به : رجائيـان (١٣٩٦)، خـزان (١٣٩٥)، محمـودي (٢٠١٧)، توفيقيان فر (١٣٩١)، کلانتـري (١٣٩١)، محسـني تبريـزي (١٣٨١) و نـادري (١٣٨٩) اشاره کرد و همين طور موارد محدودي به بررسي بعد ازخودبيگانگي و آن هم به روش کمـي بـا دامنة نظري محدود پرداخته اند؛ مانند: حقيقتيان (١٣٩٣) و چند مورد ديگر که در ادامـه نتـايج آن ها را بررسي خواهيم کـرد.