Abstract:
اگر شعرفارسی را براساس دومکتب عشق و عقل طبقه بندی کنیم، آخرین کتاب مدرسه ی عشق، غزلیات شمس است، دیوانی که وجدوشور وجوش و خروش است و بس. دیوانی که پیوند غزل و موسیقی درآن به کمال است. بخشی از این موسیقی از طریق تکرار است. ارزش تکرار از دیدگاه علم معانی تاکید است و تاکیدگاهی به منظور تعظیم، تحقیر، تحذیر، اغرا و... صورت می گیرد. هدف مولانا از تکرار، پررنگ تر نشان دادن زمینه ی تصویراست؛ و از آن به عنوان نیرویی برای بیان اعلای مفاهیمی استفاده می کند که زبان از بیان آن به ستوه آمده است و به نوعی می توان گفت زبان الکن گشته ومخاطب باید برای درک منظور گوینده درآن ها غوص نماید، و در خود حالی چون سراینده اش بیابد تا ارزش هنری آن را دریابد.
از طرفی، در بدیع لفظی، تکرار، موسیقی کلام را به وجود می آورد و موجد صناعاتی از قبیل: هم صدایی، هم حرفی، ردالصدرالی العجز، ردالعجزالی الصدر، تبدیل و عکس و... است. نباید فراموش کرد یکی از عوامل موسیقی درشعرفارسی، قافیه و ردیف است؛ که خود نوعی تکرار محسوب می شود.
Machine summary:
او براي اثبات ادعايش با حسن تعليلـي درميـان امور بسامدي به دلنشين ترين آن ها يعني نغمه ي بلبل اشاره مي کند: ســرهاي درختــان همــه پربــار چــرا شــد کان بلبل خـوش لحـن بـه تکـرار درآمـد (۶۴۶) کــه طــاووس آن طــرف پــر مــي فــشاند کــــه بلبــــل آن طــــرف تکــــرار دارد (۶۵۹) جاي ديگري در غزلياتش ، خود را آن بلبل معرفي مي کند که دربيـت پيـشين بـدان اشاره شد: از گلشن خود بر سر مـن يـار گـل افـشاند وان بلبــل وان نــادره تکــرار مــرا يافــت (۳۳۰) گاه چو سوسن پي گل شاعر و مداح شدم گاه چو بلبل به سـحر سـخره تکـرار شـدم (۱۳۹۲) و در جاي ديگر تکرار را لازمه تعليم و شرط سلوک مي داند: مدرســـه عـــشق و مـــدرس ذوالجـــلال مـا چـو طالـب علـم و ايـن تکـرار ماسـت (۴۲۹) ســفها ســوي مجــالس گــرو فــرج و گلــو فقهــا ســوي مــدارس پــي تکــرار شــدند (۶۸۴) درس رئيسان خوشي بي هشي است و خمـشي درس چو خام اسـت مـرا، بـر سـر تکـرار روم (۱۳۹۶) گاهي مولوي اسير حال و مقام مي گردد، و شطحيات مـي گويـد يـا بـه عبـارت ديگـر انديشه ي سوررآليستي در وراي تکرارش هويداست .
. صورت ديگر تکرار کلام درغزليات شمس ، ترصيع مع التجنيس است : چــون ازو گــشتي همــه چيــز از تــو گــشت چــون ازو گــشتي همــه چيــز از تــو گــشت (شميسا، ۱۳۸۰: ۷۳) موسيقي غزليات تنها ناشي از تکرار نيست از آن جايي که کلمات بـار موسـيقيايي بـه همراه خود دارند و با چينش هنرمندانه ي آن ها در زنجيره ي کلام ايـن موسـيقي آشـکار مي گردد، مولوي از اين نيرو نيز به خوبي بهره برده است .