Abstract:
در میان شاعران عارف مسلک عصر صفوی، رضی الدین آرتیمانی به سبب آفرینش ساقی نامه شهرت ویژهای دارد. از یک سو، مضامین عرفانی و از سوی دیگر اندیشه های مذهبی و ارادت وی به تشیع، آراء و نظرات او را قابل تأمل کرده است. هدف مقالة حاضر آن است تا نشان دهد ابژة می علاوه بر کارکرد متداول آن، در ساقی نامه وظیفة مضاعفی ایفا می کند. می و وابسته های آن بیانگر بسیاری از معانی و پیام های فرهنگی ـ اجتماعی و سیاسی است. بررسی دلالت های ضمنی و پنهان آن می تواند برخی از مسائل نهفته در فرهنگ آن دورة ایران را روشن سازد. این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی و تأمل در تکتک ابیات ساقی نامه به بررسی تأثیر ایدئولوژی حاکم بر سرودة آرتیمانی خاصه می و متفرعات آن پرداخته است. نتایج حاصل نشان داد که آرتیمانی به دلیل همراهی با دستگاه شیعهپرور صفوی علاوه بر کاربرد معانی رایج می، تلاش کرده با اندک تغییر ماهیت، رویکرد و رنگ مذهبی نیز بدان ببخشد. وی برای تصویر اندیشه منحصر به فرد خود نه مانند صوفیان افراطی و نه مانند فقیهان متعصب عمل کرده بلکه با ایجاد تعادل بین ماده و معنا، دنیا و آخرت به نوعی از عرفان متعادل شیعی دست یافته است. او از یک سو در خلسة مستی هوشیاری و از سوی دیگر در پی نجات مخالفان یعنی شیخان و زاهدان ریایی از جهل و مستی بیخبری بوده است. درک این رهیافت اهمیت نگرش آرتیمانی را به عنوان یک شاعر عارف در عصر فرقه بازی ها و افراطگرایی ها نشان می دهد و شعرش را قابل اعتنا می سازد
Among the mystical poets of the Safavid era, Raziuddin Artemani has a special reputation Because of the creation of Saghinameh. His opinion has done Considerable the one hand mystical meanings on the other hand religious thoughts and his interest in Shia.The purpose of this paper it is to show the task is double playe the "wine" object, in addition to its usual function in Saghinameh. "Wine" and its affiliates represent many of the meanings of culture-social and political.Examining Implicit Implications and hide it can clarify some of the problems encountered in the culture of that period of iran.this research with the method descriptive-analytic and reflection on each of Saghinameh's verses examines the influence of the ruling ideology on the Artemani's Saghinameh and its specialty.The results showed that Artemani due to accompaniment with Safavid Shiite government has tried in addition the usual meanings of wine with little change the nature, also to give it religious approach and hue.He has not acted for your exclusive idea image not like extremist Sufis and not like fanatical jurisprudents but achieved by creating balancing between matter and meaning, world and other world, to some kind of Shiite mysticism.He is on the one hand in the final drunkenness of consciousness have been and on the other hand, seeks to rescue the opposition namely Sheikhs & duplicity ascetics from ignorance & Unknowing drunk.Understanding this approach shows the Importance of Artemian's Attitude as a Mystic Poet in the Age of Extremists and Makes it worthwhile his poem.
Machine summary:
com مقدمه : يکيازغرض هايشعرينزدشاعران ،باده سرايييعنيتوصيف ميومغنيبه منظورهاي متعددشعرياست که کاربردآن درادبيات فارسيبه شکل ساقي نامه ودرادبيات عرب به صورت خمريه نموديافته است .
ازطرفي،درطول تاريخ ادب فارسيکليدواژةميدرساختارساقينامه هابه عنوان موتيف محوري بيان کنندةنگرش سراينده به جهان هستي وپيرامونش بوده است .
حکم ميبه دليل زايل کردن عقل دردين اسلام حرام وخوردن آن ممنوع شداماازطرفيدرقرآن به انواع شراب مينوييدرکنارشراب دوزخينيزاشاره شده است .
درنوروزنامه ،پيدايش شراب درقالب داستانيبه پادشاهيبه نام بهراه [بهرام ]نسبت داده شده است که ازطريق آزمون بريک زندانيمحکوم به قتل ،به ماهيت آن پيميبرند.
رضيالدين آرتيمانيرانيزميتوان جزئيازعرفايشيعيدانست چراکه نسبت به هر دوياين گروه هاموضع يکسان نشان داداوازيک طرف کين خودنسبت به دشمنان (کوفيان بدعهد)راابرازکردوارادتش رانسبت به شاه نجف وساقيکوثريعنيامام اول شيعيان نشان دادوازطرف ديگرپايبنديخودرابه صفايصوفيان مخلص بيان داشت ؛ يعنيکسانيکه باطريقت وسلوکمسيرمعنويراطيميکردند: کــدورت کشــي ازکف کوفيــان صفاخواهياينک صف صوفيان (آرتيماني،١٣٧٢:٩) به دريکه عرش است اوراصدف به ساقـــي کوثربه شــاه نجف (همان :٢) ازطرفيمذهب رسميتشيع درعصرشاه عباس باسه موضوع عمده وبنياديسروکار داشت :تناقض باتصوف ومحکوميت آن ،تدوين مبانيفقهي،رواج الهيات تازةمجلسيکه درهمگونيبااحساس وباورهايعامه بود.
وتجليحق است به وجه حق برايحق وازصفاتياست که به رضاولطف تعلق دارد.
آگاهييکه به واسطۀاين ميبه دست ميآيد،فراترازتصوروقدرت ذهن است ودرنتيجۀادراکات شهوديوتجربياتياست که خودبه آن رسيده است .
مرتبۀ سوم حزن ناشيازخوف نيست ،بلکه ناشيازهيبت است که ازمشاهدةحق به وجودميآيد.
وازنظرنويسندةشرح شطحيات غلبۀسکربرعارف است که چون قويشود،«جان به جنبش درآيد،سربه جوشش درآيد،زبان به گفتن درآيد.
لازمۀفنا،معرفت نفس است ومتعاقب آن عالم بودن به حق وفانيشدن ازغفلت وباقيشدن درذکرحق ميباشد.