Abstract:
هدف اصلی این مقاله بررسی تعارضات میان روایتهای تأثیرگذار بر آموزش عالی ایران است که در چند دهه اخیر، سیاستهای فرهنگی را تحت تأثیر قرار داده است. سیاستهای فرهنگی در دانشگاههای ایران دستکم تحت تأثیر سه نوع روایت استعلایی-دینی، ایدئولوژیک و بازاری بوده است. تلاش برای تلفیق این روایتهای سهگانه، بهخوبی در دو سند «تحول راهبردی علم و فناوری» و سند «دانشگاه اسلامی» آشکار است. بااینحال این روایتها با یکدیگر تعارض ساختاری دارند. در این پژوهش برای نشان دادن این تعارضها از روش ترکیبی با تأکید بر دیدگاه تلینگز درباره تلفیق نظریهها استفاده شد. منابع تحقیق شامل همه منابع دستاول و دومی بوده که در دسترس پژوهشگر بوده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که مبانی روایتهای مذکور با یکدیگر متفاوت است. در اسناد آموزش عالی، این تفاوتها نادیده گرفتهشده و درنتیجه تلاش برای تلفیق روایتها به وضعیت تعارضآمیزی منجر شده است. سردرگمی در انجام مأموریتهای فرهنگی و نیز از بین رفتن استقلال دانشگاهها و وابستگی آن به نیروهای بیرونی، ازجمله پیامدهای ناخواسته تأثیر این روایتهای ناسازگار بر سیاستهای فرهنگی دانشگاهها بوده است.
The primary goal of this paper is to examine the contradictions of narratives in Iran’s higher education which have underlain the cultural policies during the last decades. Cultural policies in Iran’s universities have influenced at least three powerful narratives: religious-transcendental, market-dependent, and ideological. The presence and effort to integrate the triple narratives are presently reflected in two strategic documents of transformation in science and technology and Islamic university’s document. Nevertheless, these narratives are structurally antithetical to each other. By emphasising Tellings’ theory of integrating theories, an integrative method has been conducted to demonstrate such a contradiction. The statistical society of this research includes all first and second-handed sources which were available for the author. The results reveal that the foundations of the mentioned narratives are in opposition. These differences have been neglected in higher education’s documents; accordingly, all efforts to integrate the three narratives have led to a paradoxical condition. Confusions in fulfilling cultural responsibilities and the destruction of universities’ autonomy and their dependence on external forces, to name but a few, are among some unintentional consequences of the influence of these paradoxical narratives on universities’ cultural policies.
Machine summary:
سياست هاي فرهنگي در دانشگاه هاي ايران دست کم تحت تأثير سه نوع روايت استعلايي-ديني، ايدئولوژيک و بازاري بوده است .
گرچه بيشتر بحث هاي مطرح شده درباره تلفيق يا التقاط ناظر به نظريه ها و عناصر ساختاري آن ها است ؛ اما، شايد بتوان دامنه شمول آن را وسعت بخشيد و به عنوان مثال به آن دسته از رويکردها و روايت هاي کلاني گسترش داد که سياست گذاريها و برنامه ريزيهاي کلان و راهبردهاي اجرايي در حوزه اي معين را تحت تأثير قرار ميدهند.
Document of Islamic University, (2014) تلفيق که شکل درست ترکيب است ، معمولا در سه سطح ، مباني ١، نظريه ٢ و عمل ٣ رخ ميدهد، و درعين حال تلفيق هاي مذکور به چهار صورت ، فروکاهشي ٤، تأليفي ٥، افقي ٦ و عمودي ٧ آشکار ميشوند.
بعضي از مهم ترين مفاهيم و عبارات سند دانشگاه اسلامي که با روايت ايدئولوژيک سازگار است عبارت اند از: امامت ، ولايت ، وفاداري و تعهد، بصيرت سياسي، پايداري،آرمان هاي انقلاب ، جهاد، هويت و خودباوري، تقدم منافع عمومي بر منافع فردي، تقدم منافع و مصالح نظام ، اسلاميسازي علوم انساني، افزايش بصيرت انقلابي، استکبارستيزي، ايثار، شهادت ، فرهنگ جهادي، روحيه بسيجي، تمدن سازي (٢٠١٤ ,Document of Islamic University).
نتيجه اسناد و روندهاي جاري آموزش عالي در چهار دهه گذشته نشان ميدهد که سياست هاي فرهنگي دانشگاه در ايران دست کم تحت تأثير سه روايت غالب استعلايي– ديني، بازاري و ايدئولوژيک بوده است .
A History of Muslim Philosophy, (Gholam Reza Avani, Trans.
Philosophical and Idealogical Perspective on Education (Mohammad Jafar Pakseresht, Trans.