Abstract:
انحلال نکاح موجباتی دارد. از جمله موجبات انحلال نکاح» شرط خیار است؛ که به نکاح خیاری شهرت دارد. این مساله از
ام مسائل فقهی است که معرکه آرای فقهای شیعی و سنی شده است و شرط خیار اختصاص به عقد نکاح ندارد. در گسترة
فقه وحقوق اسلامی نسبت به شرط خیار در نکاح» بین فقها اختلاف نظر وجود دارد» که نظر مشهور, بطلان نکاح خیاری
است و در مقابل» نظر غیر مشهور است که قائلند خود عقد نکاح» صحیح است و فقط شرط خیار باطل است. فقها برای
اثبات نظریه های خودء به دلیل فقدان ادلة تعبدی در این خصوص, فقط به ادلة اجتهادی خود تمسک جسته اند. در این
نوشتار ضمن ارائة پیشینه نکاح خیاری» نظریات فقهای متقدم و متاخر و معاصر در این خصوص وبا توجه لزومی بودن عقد
نکاح» به این نتیجه منتج شد که شرط خیار در نکاح»صحیح و می تواند مثمر ثمر نیز باشد.
Machine summary:
«همان » نحوة شمول عموم ادّله شروط ، در عقود و ايقاعات شرط خيار از جمله خيارات مشترکي است که نمي توان آنرا مختص به عقد بيع دانست ، امّا اين شرط در عقودي که طبيعت آنها به موجب قواعد آمره ( قوانين حکومتي) ادامه واستمرار دارد ، مانند عقد نکاح ، ضمان ، و وقف راه ندارد؛ زيرا علاوه بر وجود اجماع منقول ، شارع مقدس ، فقط طلاق را رافع نکاح قرار داده است وتقايل وتفاسخ را مؤثر ندانسته است .
(همان ) ابن رشد قرطبي، سبب اختلاف بين فقهاي اهل سّنت را در خصوص اين مسأله ، در کتاب بدايۀ المجتهد، مبحث نکاح چنين عنوان مي کند:« در اينجا محّل ترديد مي باشد اينکه نکاح ، از معاملاتي است که جعل خيار، در آن جايز نيست يا اينکه از معاملاتي است که جعل خيار، در آن جايز است يا اينکه بگوييم اصل در عقود اين است که قابل جعل خيار نباشد، مگر اينکه دربارٔە آن ، نصّ يا دليلي که مثبت خيار است ، وارد شده باشد يا اينکه بگوييم که اصل منع خيار در عقود، باعث غرر در معاملات مي شود مگر در عقد نکاح ، که غرري در آن وجود ندارد؛ براي آنکه مقصود از نکاح مکارمه است وعقد مکايسه نيست .
ودر کتاب المختار في احکام الخياردر مورد جعل شرط خيار در نکاح بيان ميکند: «که نکاح عقدي لازم ولکن لزومش ، حکمي است نه حقّي ، شرعي است نه جعلي به اشتراط متعاملين ، البته عرف آنرا همانند ساير عقود مي داند هرچند که در بين مردم براي آن رسم ورسومي است ، امّا اين رسومات در نظر گرفته نمي شود؛ چون که متدينين لزوم آن را از جانب شرع و پروردگار زوجين ، مي دانند، حّتي غير متدينين نيز آن را امري مهم فرض کرده اند.