Abstract:
هدف از پژوهش حاضر مطالعه کیفی بررسی تطبیقی سازگاری پس از طلاق در زنان و مردان میباشد. از
میان روشهای تحقیق کیفی، روش پدیدارشناسی برای انجام پژوهش بکار گرفته شد جامعه آماری پژوهش
حاضر شامل آن دسته از زنان و مردانی است که بیشتر از سه سال از طلاق آنها گذشته باشد. نمونهگیری به
صورت هدفمند از کسانی که طلاق را تجربه کرده باشند انجام خواهد شد. برای جمع آوری دادهها از
مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. برای تحلیل دادههای حاصل از مصاحبههای پدیدارشناسی از روش
تحلیل تماتیک استفاده شد. در این پژوهش یافتههای تحقیق در ده طبقه کلی؛ کمکها و حمایتهای
خانواده، اعتقادات مذهبی و باورهای دینی و اخلاقی» صبر و گذشت. , شغل و تواناییهای حرفهای» مهارت
حل مساله مدیریت منابع مالی» وجود شبکههای ارتباطی اجتماعی، فرزندان منشا امیدواری به آینده،
مشاوره و کمککهای حرفهای و تبدیل شدن به یک فرد مستقل بود. بنابراین برای هرگونه برنامه پیشگیرانه،
مشاوره و مداخله در بحران طلاق باید به این روابط ساختاری، پیچیده و چند بعدی توجه شود.
Machine summary:
همچنين افزايش آمار روزافزون طلاق، آن را به يک روند و معظل مهم اجتماعي تبديل کرده است، حتي با اينکه امروزه طلاق به صورت قابل قبولتري به کار ميرود، طلاق را به عنوان يک موقعيت استرسزا که مستلزم ضرر و زيان عمدهاي است ميشناسد و يان تجربه به افراد حس شکست و کاهش اعتمادبنفس ميدهد که باعث ميشود در سازگاري با موقعيت جديد خود دچار مشکل شوند (فيلکس، رابينسون، جارزينکا،٢ ٢٠١٣).
همچنين کاستالدو١(٢٠٠٨، اسمعيلي، آخوندي درزي و کاظميان، ١٣٩٦) سازگاري پس از طلاق را شامل فرآيند بازسازي (مثل تغييرات فرد از زندگي زناشويي به زندگي جدا، جدايي از همسر قبلي، مفهوم خود بعه عنوان فردي مستقل)، توانايي سازگاري با زندگي مجردي و همچنين به عنوان فقدان علائم و نشانه هاي جسمي يا بيماري رواني، توانايي انجام وظايف و مسئوليتهاي محوله در زندگي روزانه خانه ، خانواده، کار و فراغت، ايجاد هويت جديد از همسر قبلي يا از شرايط متأهل بودن، به عنوان يک مشخصه تعريف کرده است.
» شرکتکننده شماره هشتم نيز بيان ميدارد: «اولا به حرف مردم و نگاهشون اهميت ندادم چون اذيتت ميکنه در ثاني صبورتر شدم چون وقتي نکات منفي را چيدم کنار هم، تنها راه من طلاق بود و ادامه زندگي ممکن نبود براي همين راحت تر کنار آمدم انقدري که الان خودم هم يادم ميرود مطلقه ام» شغل و تواناييهاي حرفه اي؛ شغل و درآمد و تواناييهاي حرفه اي، به آنها احساس خودکنترلي و عزتنفس بيشتري ميدهد و سازگاري آنان با طلاق را تسريع و تقويت ميکند.