Abstract:
کشورهای آسیایی با امضای اعلامیۀ بانکوک و اعلامیه حقوق بشر آسه آن موجب تقویت مناظرههایی شدند که نقطۀ ثقل آن تمایز «ارزشهای آسیایی» از ارزشهای لیبرال دموکراسی مدعی جهانشمولی است. این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش است که «نسبت حقوق بشر و توسعه در گفتمان ارزش های آسیایی چگونه است » یافته های بدست آمده از پردازش فرضیه مقاله نشان میدهد طرح گفتمان ارزش های آسیایی برآمده از اندیشه کشورهای آسیایی به توسعه بوده و جزئی از تلاش آنها برای محقق ساختن لوازم توسعه است. گفتمان لیبرال حاکم بر سیاست توسعه با پافشاری بر در اختیار داشتن انحصاری فرمول مشروع توسعه کشورهایی را که تشخیص میدهند توسعه آنها از راه دیگر میگذرد، تحت فشار قرار داده و به این ترتیب عملا توسعه را برای آنها ناممکن میسازند. بر این اساس گفتمان ارزشهای آسیایی تلاشی بود برای شکستن این انحصار و مشروعیتبخشیدن به راه دیگری از توسعه برای به چالشکشیدن هژمونی گفتمان حاکم. گفتمان ارزشهای آسیایی با تاکید بر مؤلفههایی چون اولویت وظیفه بر حقوق، خانوادهگرایی، اصالت اجتماع و احترام به اقتدار و انضباط از طریق برونگذاری، طرد و ارائه بدیل از معنای نشانه های مفصلبندی شده در گفتمان لیبرال دموکراسی، هژمونی آن را از بین بردهاست.
Machine summary:
جماعت گرايان که البته نمي توان آن ها را ضد ليبراليسم خواند زيرا کليت اين مکتب را مي پذيرند اما با وجه فردگرايانۀ از ليبراليسم مخالف اند، ديدگاه هايي مطـرح کرده اند که در عمـل بين آن ها و گفتمان ارزش هاي آسيايي حقوق بشر به ويژه در زمينۀ تأکيد بر جمع ، قرابت مشاهده مي شود.
در نوامبر٢٠١٢ م نيز اعلاميه اي با عنوان «اعلاميۀ حقوق بشر آسه آن »١٦ به تأييد کشـورهاي عضو اين سازمان رسيد که بنيان مستحکمي براي توسعه در کشورهاي امضاکننده محسوب مي شود (٢٠١٤ ,American Bar Association Rule of Law Initiative) مادة ٨ اعلاميۀ حقوق بشر آسه آن اعلام مي دارد که «حقوق بشر و آزادي هاي اساسي هر فرد بايد با توجه به حقوق بشر و آزادي هاي اساسي ديگران اعمال شود» و اجراي حقوق بشر و آزادي هاي اساسي بايد «تابع محدوديت هايي ازجمله الزامات امنيت ملي ، نظم عمومي ، بهداشت عمومي ، امنيت عمومي ، اخلاق عمومي و همچنين رفاه کلي مردم در يک جامعۀ دموکراتيک باشد» (٢٠١٣ ,ASEAN Human Rights Declaration).
(ASEAN Human Rights Declaration) شخص آرماني گفتمان ارزش هاي آسيايي ، فرد مستقل و خودآييني نيست که در سنت حقوق بشري غربي ارج نهاده مي شود، بلکه فردي اجتماع گرا است .