Abstract:
پیشینه مسئولیتمدنی به گذشتههای دور برمیگردد؛ اما تأمیناجتماعی به مفهوم مدرن آن، حاصل تحولات و ضرورتهای اقتصادی و اجتماعی قرون اخیر است. قواعد مسئولیتمدنی، جبران زیانهای گستردهتری را پوشش میدهد و درمقابل، تأمیناجتماعی محدود به زیانهای شخصی است (نظیر زیان ناشی از سلب امکان کسب درآمد، و ارائه مزایای درمانی). درعینحال، ممکناست درخصوص زیانهای شخصی بین این دو نظام، تداخل ایجاد شود. در این زمینه، چهار راهحل متفاوت قابلتصور است: 1. جمع مزایای تأمیناجتماعی و خسارات، 2. جایگزینی کامل مسئولیتمدنی با تأمیناجتماعی، 3. جایگزینی جزئی تأمیناجتماعی و 4. تعامل مسئولیتمدنی و تأمیناجتماعی.
در اینخصوص، این بحث مطرح خواهد بود که اولاً: به لحاظ سیاستگذاری حقوقی، پذیرش کدامیک از رویکردهای مذکور از سوی قانونگذار مطلوبتر و عادلانهتر خواهدبود، و ثانیاً، با توجه به قوانین موجود، کدامیک از این رویکردها پذیرفتهشدهاست. اجمالاً بهنظر میرسد راهحل سوم، مطلوبتر و عادلانهتراست و هرچند با تفسیر نادرستی که از مقررات موجود به عمل آمدهاست، در حقوق ایران عملاً، راهحل اول اعمال میشود.
The history of tort law goes back to the far past, but social security in its modern sense is the result of the recent economic and social changes and necessities. At the same time, it may be an interference between the two systems regarding to personal losses. four different solutions can be imagined in this regard: 1. Cumulating of Social Security Benefits and tort recovery, 2. Full replacement of tort law by Social security, 3. partial replacement of Social security 4. Interplay between tort law and social security law. In this regard, it will be argued that, firstly, in terms of legal policy, the adoption of which of the above approaches by the legislator will be more efficient and fairer, and secondly, according to the current rules of the law, which of these approaches has been accepted. In short, it seems that the third option is more efficient and more equitable and in Iranian law, though in practice because of a misinterpretation of the current provisions, the first solution is applied.
Machine summary:
(٢٢٥: ٢٠٠٢ ,Hartlief &Faure ) به هرحال، در حقوق ایران؛ مشهور حقوقدانان، هدف اصلی مسئولیت مدنی را جبران خسارت وارده به زیاندیده می دانند (کاتوزیان, ١٣٩٠: ٣٠)؛ (صفایی و رحیمی، ١٣٩٢: ٢٤٧) هر چند، برخی معتقدند که نمی توان در ترسیم قواعد مسئولیت مدنی، هدف یکسانی درنظر گرفت و در مسائل مختلف ، مسئولیت مدنی اهداف متفاوتی را دنبال می کند؛ گاه جبرانخسارت مدنظر بوده است و گاه، بازدارندگی و حفظ حقوق و آزادی عمل افراد هدف قرارگرفته است .
این نظر ممکن است از این جهت که برای تحقق تعهد نهاد تأمین اجتماعی به ارائه مزایا، اثبات انتساب زیان وارده به تقصیر، یا حتی عمل یک عامل زیان لازم نیست ، قابل توجیه باشد؛ بااین حال، مبنای طرحهای تأمین اجتماعی را نباید در اوصاف عمل واردکننده زیان جستجو نمود؛ بلکه مبنای اصلی ایجاد حق بر تأمین اجتماعی ، رفع یک نیاز خاص بیمه شده(٩٥٠ :٢٠١٣ ,Oliphant &Lunney ) و ایجاد امکان دستیابی به شرایط حداقلی زندگی برای وی است ؛ بنابراین ، در تأمین اجتماعی به این توجه نمی شود که چرا شخص در این وضعیت قرارگرفته و چه عاملی سبب ایجاد این وضعیت برای وی شدهاست ؛ بلکه به این توجه می شود که آیا انصاف و انسانیت ، بهبود آن وضعیت را ضروری می داند یا خیر؟ (٤١٢ :٢٠٠٦ ,Cane) به همین دلیل است که برخی معتقدند حمایت ها و مزایای تأمین اجتماعی منشأ انسانی دارند (بادی ی, ١٣٨٧: ٤٢).