Abstract:
یکی از محورهای اخبار آخرالزمانی به القاب و عناوینی بازمیگردد که برای منجی موعود یا شخصیتهای پیرامونی او به کار رفته است. در این تحقیق تلاش شده است سه مورد از این القاب یعنی «منصور»، «سفاح» و «حجت» با رویکردی تاریخی و فرایندی بررسی گردد. ضرورت و هدف بهکارگیری چنین رویکردی که کمتر در آثار مهدوی و تاریخی دیده میشود، به جهت بازسازی ذهنیت مسلمانان سدههای نخست در مسأله مهدویت و ارائه تفسیرهای نو از تکاپوهای موعودگرایانه به خصوص در نیمه قرن دوم است که با ریشهیابی، معناشناسی و کاربستپژوهشی القاب و از رهگذر مطالعه منابع متقدم تاریخی و حدیثی و ارائه تحلیلهای مستند به دست خواهد آمد. به نظر میرسد القاب یادشده که طیفها و جریانهای مختلف آنها را به کار میگرفتند، کارکردهای تاریخی قابلتوجهی به خصوص در قرون نخستین اسلامی داشتهاند؛ زیرا القاب منصور و سفاح بعدها جایگاه پررنگی در حرکت عباسیان یافتند و حجت نیز به لقبی مشترک در بین امامیان و اسماعیلیان با کاربستهایی متفاوت بدل شد.
One of the focal points of apocalyptic news goes back to the titles that have been used for the promised savior or the characters around him. In this research, three titles namely “Mansur”, “Saffah” and “Hojjat” have been studied with a historical processing approach .The necessity and purpose of using such an approach, which is rarely seen in Mahdavi and historical works, is to reconstruct the mentality of Muslims in the first centuries on Mahdism and to present new interpretations of the promised endeavors, especially in the half of the second century A.H. That will be obtained by finding the roots, semantics and research application of the titles and by studying the earlier historical and hadith sources and presenting documentary analyzes. It seems that the mentioned titles, which were used by different parties and currents, had significant historical functions, especially in the first centuries of Islam. Because the titles Mansur and Safah later found a prominent place in the Abbasid movement and Hojjat also became a common title among the Shiites, Twelvers and the Isma’ilis, with different utilizations
Machine summary:
موعود در روايات بيشتر با لقب مهدي شناخته ميشود،٣ اما درعين حال، در مجموعه اخبار آخرالزماني، عناوين ديگري نيز وجود دارد که بيارتباط با منجي نيستند؛ يعني در کنار مهدي ميتوان به القابي اشاره کرد که لقبي منحصر براي مهدي به شمار نميرود اما ارتباطي مستحکم با او دارد که در اين جا به سه عنوان يا لقب »منصور«، »سفاح« و »حجت « پرداخته خواهد شد.
ميشود_ از چه ريشه ها و بنيانهايي در احاديث و اخبار آخرالزماني برخوردار است و کاربست هاي نخستين آنها چگونه بوده و چه فرايند و احيانا تحولاتي را در سه قرن نخست هجري پشت سر گذاشته است ؟ گفتني است اين سه لقب از اين رو انتخاب شدند که صرفنظ ر از لقب مهدي که عنواني مشترک براي موعود بيشتر جريانها و فرقه هاست و همچنين قائم که شايد از القاب مختص موعود اماميه باشد، سه لقب منصور، سفاح و حجت در عين اشتراک در ميان طيفي از جريانها و گروهها، داراي کارکردهاي تاريخي بوده و رد پاي آنها در متن حوادث سه سده نخست ، به چشم ميخورد.
لقب حجت نيز که بيشتر صبغه اي عقلاني داشت ، از سوي برخي جريانهاي عمدتا شيعه ، در ابتدا براي امام ظاهر به کار ميرفت و سپس در ميان اماميان و در عهد غيبت به صورت لقبي براي امام دوازدهم و در اسماعيليه به عنوان جانشين و نماينده مهدي به کار گرفته شد.
ابن سعد، محمدبن سعد، الط بقات الکبري، تحقيق عبدالقادر عط ا، بيروت، دار الکتب العلمية ، چاپ اول، .