Abstract:
کلیسای اچمیادزین بهعنوان نخستین و مهمترین کلیسای ارامنه، نقش مهمی در تحولات مذهبی، سیاسی و اجتماعی ارمنستان داشت. نقش کلیسای اچمیادزین بهویژه در جنگهای ایران و روس و جدایی ایروان از حاکمیت ایران قابلملاحظه است. عباس میرزا نایبالسلطنه برای جلوگیری از نزدیکی ایروان و بهویژه کلیسای اچمیادزین به روسها، درصدد تحکیم مناسبات با آن برآمد تا شاید از طریق جلب و استمالت رهبران آن و برقراری پیوند نزدیک با آنها، از تمایلات گریز از مرکز آنان جلوگیری کند. این نوشتار قصد آن دارد تا با روش تحقیق اسنادی- تحلیلی اسناد آرشیوی فارسی، ارمنی و روسی، روابط عباس میرزا با ارامنه و بهویژه کلیسای اچمیادزین را مورد بررسی قرار دهد تا از آن طریق به تلاش ایران برای حفظ پیوندهای میان خود و ارمنستان برای حفظ حاکمیت تاریخی خود بر آن سرزمین و از سوی دیگر به فعالیتهای واگرایانه رهبران اچمیادزین که باعث جدایی ایروان از ایران و الحاق آن به روسیه شد، پی بَرَد.
The Etchmiadzin Cathedral, as the first and most important Armenian cathedral, played an important role in the religious, political and social developments of Armenia. The role of the Etchmiadzin Cathedral is significant, especially in the Iran-Russia wars and the separation of Yerevan from Iranian rule. Abbas Mirza, the viceroy, sought to consolidate relations with the Russians in order to prevent Yerevan, and especially the Etchmiadzin Cathedral, from coming closer to the Russians, perhaps to prevent their centrifugal tendencies by attracting and entertaining its leaders and establishing close ties with them. This article intends to examine Abbas Mirza's relations with Armenians, especially the Etchmiadzin Cathedral, through documentary-analytical research of Persian, Armenian and Russian archival documents. It examines Iran's efforts in maintaining its ties with Armenia to continue its historical sovereignty over that land. This study also investigates the divergent activities of the Etchmiadzin leaders that led to Yerevan's separation from Iran and its annexation to Russia.
Machine summary:
اين نوشتار قصد آن دارد تا با روش تحقيق اسنادي- تحليلي اسناد آرشيوي فارسي، ارمني و روسي، روابط عباس ميرزا با ارامنه و به ويژه کليساي اچميادزين را مورد بررسي قرار دهد تا از آن طريق به تلاش ايران براي حفظ پيوندهاي ميان خود و ارمنستان براي حفظ حاکميت تاريخي خود بر آن سرزمين و از سوي ديگر به فعاليت هاي واگرايانه رهبران اچميادزين که باعث جدايي ايروان از ايران و الحاق آن به روسيه شد، پيَ برَد.
فرمانروايان بعدي صفويه از جمله شاه عباس دوم (١٦٤٣-١٦٦٧م /١٠٥٣-١٠٧٨ق ) و شاه طهماسب دوم (١٧٢٢-١٧٣٢م / ١١٣٥-١١٤٥ق ) با واگذارکردن اقتدار مذهبي و غير مذهبي جوامع ارمني به کاتوليکوس ، نه فقط در ارمنستان شرقي، همپنين در آذربايجان ، جنوب ايران ، منطقه خزر و قسمت هاي شرقي قفقاز جنوبي، به عظمت و اقتدار کليساي اچميادزين افزودند (آرشيو ماتناداران ، اسناد فارسي، مجموعه ايراني، پرونده ٢٩، پوشه a١، سند: ٥٧؛ پوشه a٢، سند: a٣٤) کاتوليکوس حتي قادر بود از فعاليت مبلغان مذهبي کاتوليک در ارمنستان شرقي جلوگيري کند.
اين مسئله حتي در نامه اي که توسط نرسس آشتاراکي ـ روحاني ارمني هوادار روسيه و مخالف حضور ايران در ايروان ـ در سال ١٨٢٣م ١٢٣٨ق ) به عباس ميرزا نوشته شد، صراحتاً به آن اشاره ميشود ( ٢٣٩-٢٣١:HASE, pp )١.
حمايت ايران از مقام کاتوليکوسي ديويد، وضع ماليات سنگين و ديگر اقدامات تبعيض آميز، تمايلات روسي ارامنه قره باغ و گنجه را طي سال هاي نخست جنگ هاي اول ايران و روس تقويت کرده بود (آرشيو ماتناداران ، اسناد فارسي، مجموعه ايراني، پوشه ١٥، سند: ٥).
عباس ميرزا به اين تلاش هاي برخي از رهبران ارمني براي استقلال ايروان و کليساي اچميادزين از حاکميت ايران که باعث رخنه روس ها در آن مناطق ميشد، کاملاً واقف بود.