Abstract:
از جمله شاخصههای بارز متون روایی معاصر، کاربست فنون روایی چندلایه در آن است. رمان «سیدات القمر» جوخه الحارثی نمونهای درخشان از این دست رمانها است. مخاطب پس از مطالعۀ صفحات آغازین رمان درمییابد با اثری چندلایه مواجه است که جهت ورود به دنیای آن باید خود به عنوان کنشگر ثانویۀ متن با در کنار هم چیدن بخشهای مختلف رمان، به آن راه جوید. پژوهش حاضر بر آن است تا به شیوۀ تحلیل محتوا به بررسی ساختمایههای روایی و به طور اخص شگردهای زمانی این رمان بپردازد. انتخاب این موضوع برای نویسندگان از آن جهت اهمیت داشته که حارثی با دقت و موشکافی فراوانی، به پرورش عنصری پرداخته که ژرار ژنت، نظریهپرداز فرانسوی با دقت فراوانی تمامی جوانب آن را بررسی کرده است. از این رو بر آن شدیم تا این مؤلفه را در رمان مزبور براساس نظریۀ روایی ژنت تحلیل و واکاوی نماییم. بررسیها نشان داد که نویسنده با قرار دادن طرح روایت بر ساختاری غیرخطی و به کمک تکنیکهایی همچون زمانپریشی و سیلان ذهن توانسته است رمانی مدرن و چندلایه خلق کند. در این رمان نویسنده به اقتضای مقاصد خویش از کمیتهای نوشتاری متفاوتی برای بیان ابژهها استفاده کرده است. بسامد مکرر، بیش از دیگر بسامدها به کار رفته و به نوعی به سبک نگارش نویسنده بدل گشته است.
As of outstanding indicators of contemporary narrative texts is the function of complicated narrative techniques in it. As in first reading of these novels, Addressee become astray in involute corridor of the novel and even misunderstand Sayyiedat el-Qamar novel of Jokha Al-harti is a vivid example of these novels. After reading the first pages of novel, Addressee understand. He accost with multilayer opus that for entree to its world he-as the second agent of text-should carry awareness light and by putting together the different parts of that novel he can enter its world. Deals with the narrative structures and especially the temporal techniques of this novel. The choice of this subject was important for the authors because Al-harti has cultivated this element with great care and scrutiny, an element which the French theorist Gerard Genette has studied with great care. Therefore, we decided to analyze this component in the novel based on Genet's theory of narrative theory. Studies have shown that: by putting plan of narrative in nonlinear framework and using techniques such as anachronies and stream of consciousness, the author could create a modern multiple novel. According to her goals At this novel was used a constant written quontity for declaration of issues. Frequent frequency used more than other frequencies, Continual frequency became the genre depiction of the author.
Machine summary:
توجه به پژوهش حاضر براي نويسندگان ايـن مقالـه از دو جهـت اهميـت داشـته ، نخست اينکه ديدگاه ژنت دربردارنـدٔە نگرش هـاي ارزشـمندي در حـوزٔە روايت شناسـي است ؛ چرا که وي با دقت و موشکافي فراواني به تقسيم بندي سـطوح روايـي و بررسـي حلقه هاي اتصال اين سطوح ، به ويژه مؤلفۀ زمان پرداخته است ، مؤلفه اي که در رمان «سيدات القمر» به خوبي پرورش داده شده اسـت و از آن بـه عنـوان نقطـۀ اتکـايي در رمان استفاده شده است ؛ دو ديگر اينکه آنچه به روشني امتياز اين پژوهش را نسبت به ديگر پژوهش هاي انجام شده در حـوزٔە رمـان مـذکور نشـان مي دهـد، ايـن اسـت کـه تاکنون هيچ پژوهش مستقلي از منظر ساختار روايي و بـا مقياس هـاي در نظـر گرفتـه شده در اين نظريه به بررسي اين اثر نپرداخته است .
در اغلــب فصـل هايي کــه راوي اول شــخص بــه روايتگـري ميپــردازد، گذشته نگري از اين نوع است ؛ چرا که گذشتۀ سرشار از رخدادهاي تلخ و نيز بي مهري پدر و همسر نسبت به عبدالله ، تحريف هاي شناختي را در ذهن او شکل داده اسـت و اين تحريف ها سبب شده که ذهن او با ديدن کوچکترين قرينه ها در زمان حال ، آن را به اتفاقي مشابه در کودکي خويش پيوند زند و به روايت آن رويداد بپردازد.