Abstract:
هدف: ساختار کنترلهای داخلی این اطمینان را برای مدیریت ایجاد میکند که شرکت به اهداف خود خواهد رسید. به طور کلی، اهداف کنترلهای داخلی را میتوان در سه گروه افزایش قابلیت اتکای گزارشهای مالی، افزایش کارایی و اثربخشی عملیات و رعایت قوانین و مقررات دسته بندی کرد.
روش: مسئولیت مدیریت سازمان، ایجاد و برقراری کنترلهای داخلی در واحد تجاری است. در این زمینه مدیران برای استقرار یک ساختار کنترلی مناسب میتوانند از چارچوبهای ارائه شده توسط نهادهای رسمی استفاده کنند. در این راستا چارچوب کوزو و کوبیت میتواند راهنمای مناسبی در خصوص مستقر کردن یک ساختار کنترلی مناسب، به شمار رود. درباره مسئولیت حسابرسان در خصوص کنترلهای داخلی، این موضوع در استانداردهای حسابرسی مورد تصریح قرار گرفته است که حسابرس باید به منظور تشخیص و برآورد خطر تحریفهای با اهمیت، شناخت کافی از واحد تجاری و محیط آن، شامل کنترلهای داخلی کسب کند.
نتیجهگیری: تشخیص قابل حسابرسی بودن صورتهای مالی، تدوین استراتژی حسابرسی و تعیین خطر عدم کشف انجام میشود. مراحل ارزیابی ساختار کنترلهای داخلی، شامل، کسب شناخت از کنترلهای داخلی و مستند سازی آن، ارزیابی خطر کنترل، طراحی و اجرای آزمون کنترلها و ارزیابی نتایج آن و گزارشگری در مورد ساختار کنترلهای داخلی است.
Machine summary:
ــ تفسیر مناسب و تشریح دستورالعملها در شرکت به گونهای مناسب ــ تفکیک وظایف و واگذاری اختیار به صورت مناسب، روشن و صریح ــ استقرار سیستم دائمی به منظور نگهداری موجودی کالا در شرکت ها ــ اجرای حسابرسی داخلی به عنوان یکی از ابزارهای مدیریت در شرکتها ــ توجه به عدم امکان ورود و تغییر در برنامه های رایانه ای در شرکت؛ ــ مناسب بودن روش نگهداری موجودی مواد و کالا در مقابل فساد وتخرب توسط عوامل محیطی استقرار سیاست های پاداش و ترویج درستکاری و ارزش های اخلاقی به گونه ای مطلوب ــ اجرای سیاستهای تشویقی بر مبنای عملکرد کارکنان ــ استقرار ساختار گزارشدهی به منظور نظارت و هدایت فعالیتهای کارکنان در شرکتها ــ شمارش و مقایسه مقطعی نتایج شمارش نقد، اوراق بهادار و موجودیهای مواد و کالا با مدارک حسابداری ــ فعال بودن هیئت مدیره در برخورد با تخلفات و وضعیت غیر عادی، به منظور مراحل ارزیابی ساختار کنترلهای داخلی صاحبکار توسط حسابرس به شرح زیر است : کسب شناخت از طراحی و اجرای کنترلهای داخلی و مستند کردن این شناخت حسابرسان در هر حسابرسی باید شناخت کافی را در مورد واحد رسیدگی کسب نمایند تا بتوانند برنامهریزی موثری را انجام دهند.
بهرامی و صریحی اسفستانی (1394) در پژوهشی به بررسی ارتباط بین اعتماد سازمانی، حمایت سازمانی ادراک شده و تعهد سازمانی پرداختند؛ جامعه آماری این تحقیق، کارکنان ستادی معاونت نظارت مالی و خزانهداری کل کشور در وزارت امور اقتصادی و دارایی است که مجموعاً 175 نفر بود؛ که از روش تصادفی طبقهای استفاده شده و از این جامعه، نمونه مورد نظر از طریق فرمول کوکران، 120 نفر بهدست آمد.