Abstract:
توسعه فرهنگی فرایندی است که طی آن، تغییراتی در حوزه ادراک، شناخت، ارزش، گرایشها و کنشهای مناسب توسعه در افراد جامعه پدید میآید، و تحقق در این امر منوط به مشارکت مردم در فعالیتهای فرهنگی است که با احداث اماکن فرهنگی و هنری و ایجاد نمایشگاههای کالاهای فرهنگی و جشنوارههای مختلف فرهنگی، جامه عمل میپوشد. امروزه فرهنگسراها با وجود امکانات زیرساختی، معماری و فضای مناسب کمتر متناسب با اهداف توسعهای خود پیش میروند و خلاءهایی در حوزه برنامهریزی توسعهای دارند که قابل تامل و بررسی است. پژوهش حاضر از نظر نوع هدف، توسعهای و کاربردی بوده و از نظر روش گردآوری دادهها، اکتشافی محسوب میشود. در این تحقیق به کمک روش تحقیق کیفی تئوری داده بنیاد و به کمک ابزار اسناد کتابخانهای و مصاحبه نیمه ساختاریافته از 20 نفر از مسئولین فرهنگسراها و معاونان برنامهریزی فرهنگسراهای شهر تهران، تلاش شده است تا مدلی پارادایمی برای تبیین ظرفیت فضا و معماری فرهنگسراهای شهر تهران در راستای توسعه پایدار فرهنگی ارائه دهیم. در این مطالعه به 3 جریان اصلی با عنوان رویدادها و عملکردهای آگاهانه در فرهنگسرا، فرهنگسرا به عنوان منشا و خاستگاه قدرت اجتماعی و ساختار فیزیکی- معماری فرهنگسرا دست یافته و با کدگذاری محوری به هسته مرکزی بحث به عنوان نقش و جایگاه فرهنگسراها در توسعه پایدار فرهنگی رسیدیم. شرایط علی، زمینهای، مداخلهگر بررسی و بر این اساس راهبردهایی پیشنهاد شده است.
Cultural development is a process during which changes in the field of perception, cognition, value, tendencies and appropriate developmental actions occur in society, and the realization of this depends on people's participation in cultural activities by constructing cultural and artistic places and creating Cultural goods exhibitions and various cultural festivals take place. Today, cultural centers, despite the infrastructure, architecture and appropriate space, are less in line with their development goals and have gaps in the field of development planning that can be considered. The present study is developmental and applied in terms of purpose and is exploratory in terms of data collection method. In this research, with the help of data theory qualitative research method and with the help of library documentation tools and semi-structured interviews of 20 cultural center officials and cultural planning deputies of Tehran, a paradigm model has been tried to explain the space capacity and architecture of Tehran cultural centers. Present the direction of sustainable cultural development. In this study, 3 main streams with the title of events and conscious actions in the cultural center, cultural center as the source and origin of social power and physical structure-architecture of the cultural center and with central coding to the core of the discussion as the role and place of cultural centers in sustainable cultural development we arrived. Causal, contextual, interventionist conditions are examined and strategies are proposed accordingly.
Machine summary:
در اين تحقيق به کمک روش تحقيق کيفي تئوري داده بنياد و به کمک ابزار اسناد کتابخانه اي و مصاحبه نيمه ساختاريافته از ٢٠ نفر از مسئولين فرهنگسراها و معاونان برنامه ريزي فرهنگسراهاي شهر تهران ، تلاش شده است تا مدلي پارادايمي براي تبيين ظرفيت فضا و معماري فرهنگسراهاي شهر تهران در راستاي توسعه پايدار فرهنگي ارائه دهيم .
با توجه به اين که رويکرد مديريتي توام با محافظه کاري به تنهايي نميتواند توسعه پايدار را فراهم سازد امروزه ، مديريت سازمان فرهنگي شهرداري تهران و فرهنگسراها به پژوهش هاي جامعه شناختي از نقش و جايگاه فرهنگسراها به عنوان فضاهايي براي بازتوليد ارزش هاي مورد نياز فرهنگي جامعه و فضايي براي گذران خلاق و جاذب اوقات فراغت و چگونگي مصرف برنامه هاي فرهنگي در اين فضا نياز دارند؛ و اين امر از آن جهت که در بسياري مواقع نحوه استفاده از اين فضاها با آن چه که مدنظر سياستگذاران و برنامه ريزان فرهنگي بوده ، در مواردي ناسازگار است ، بسيار حائز اهميت ميباشد.
با انجام کدگذاريها از روند و مطالب مصاحبه ها و اسناد به سه مقوله اصلي به شرح زير دست يافته شد: پديده رويدادها و عملکردهاي آگاهانه در فرهنگسرا فرهنگسرا به عنوان منشا و خاستگاه قدرت اجتماعي ساختار فيزيکي- معماري فرهنگسرا در پديده رويدادها و عملکردهاي آگاهانه در فرهنگسرا، تمرکز ارزش ها، اهداف مشترک، کسب تجربيات گونه گون براساس فضا و مکان و ديدگاه هاي مختلف در زمينه فعاليت هاي فرهنگي از شرايط علي پديده هستند؛ و عواملي چون عدم تطابق نيازهاي مرکز فرهنگي و گروه هاي هدف و برنامه ريزي ضعيف براي گروه هاي سني مختلف به عنوان شرايط مداخله گر بر پديده تاثير دارند.