Abstract:
زبان فارسی بیش از هر فرهنگ و زبان دیگری بر زبان و فرهنگ عربی تاثیر گذاشته است. بررسی واژگان معرب از فارسی به عربی درده قاموس بزرگ «العین، جمهره اللغه، تهذیباللغه، الصحاح، المحکم، اساس البلاغه، المعرب، لسان العرب، تاج العروس و الالفاظ الفارسیهالمعربه» ودستهبندی انواع مختلف این واژگان نشان از غلبه فرهنگ فارسی نسبت به دیگر فرهنگهای تاثیرگذار بر فرهنگ عربی، آگاهی فرهنگنویسان به زبان و فرهنگ فارسی و غنای زبان و ادبیات فارسی بویژه در حوزههای شهری دارد. این پژوهش به 1705وامواژه بدون تکرار در این قاموسها دست یافته که آنها در این جستار به 37دسته تقسیمشده است. اگر تکرار واژهها در نظر گرفته شود تعداد این وامواژهها به بیش از 3500 واژه میرسد. این پژوهش گوشهای از غنای فرهنگی و واژگانی زبان فارسی و فقر واژگانی و فرهنگی زبان عربی را به تصویر کشیده است. در این پژوهش با توجه به نقش برجسته واژه و زبان در تبادل فرهنگی به زاویه جدیدی از نفوذ فرهنگ و ادب ایرانی در ادب عربی اشاره شده است.
Persian language has influenced Arabic language and culture more than any other culture and language. Examining the words translated from Persian to Arabic in ten major dictionaries: The dominance of Persian culture over other cultures influencing Arabic culture, the knowledge of cultural writers in Persian language and culture, and the richness of Persian language and literature, especially in urban areas, this research dates back to 1705 and unrepeatable need, in this Dictionaries have been obtained, which we have divided into 37 categories in this paper. If we consider the repetition of words, the number of these loanwords reaches more than 3500 words. This study depicts a corner of the cultural and lexical richness of the Persian language and the lexical and cultural poverty of the Arabic language. In this study, considering the prominent role of word and language in cultural exchange, we have pointed to a new angle of the influence of Iranian culture and literature in Arabic literature.
Machine summary:
ب ) مقاله : از مقاله هايي که در اين زمينه به چاپ رسـيده اسـت ، مـيتـوان بـه ايـن آثاراشاره کرد: «تأثير زبان فارسي در زبان عربي» در دو بخش از مهدي محقق ؛ وي در اين دو مقاله که به بيش از ٥٠ سال پيش مربوط است به واژه هـاي فارسـي در اشـعار جـاهلي، قـرآن کريم و احاديث اسلامي و متون ادب عربي در دوره عباسي اشاره کرده اسـت ؛ از نقـش مهم ابن مقفع و عبد الحميد کاتب در انتقال واژگان و انديشه هاي ايراني به زبـان عربـي به تفصيل سخن گفته و در مجموع اطلاعات ارزشمند بسياري در اين زمينـه بـه دسـت داده است .
«دراسۀ معربات جمهرة اللغۀ و مطابقتها في معجمي دهخدا و معين » بهرام اماني چاکلي؛ نويسنده اين پژوهش ٣٨٠ واژه از جمهرة اللغۀ را در دو فرهنگ دهخـدا و معـين مـورد بررسي قرار داده است و ضمن اشاره به غلبۀ زبان فارسي بر زبان عربي نتيجه مـيگيـرد که ابن دريد واژگان را بدرستي شرح نداده است و گاه دهخدا و معين ايـن واژگـان را توضيح داده اند.
اين پژوهش ١٩ واژه مربوط به وسايل ديواني را به دست آورده است ؛ براي نمونه : دفتر (الدفتر): وهو معروف وقيل فارسي معرب (ا، ٦٥).
ايـن پـژوهش بـه ١٣ واژه در اين زمينه دست يافته است ؛ ازجمله : دوپود: دبذ: منسوج علي نيرين وهو (معرب ) فارسيته (دوبوذ) بالضم أصله بالفارسيۀ دوپوذ (صح ، ٢/ ٥٦٤) ؛(ل ، ٣/ ٤٩٠) ؛(تاج ، ٤٠٧/٩).