Abstract:
منابع مالی مهمترین نیاز شرکتها برای ادامه فعالیت خود میباشد برخی از شرکتها ممکن است دچاربحران مالی شوند که در این صورت با کمبود مالی مواجه شده و تداوم فعالیت آنها با مشکلاتی مواجه خواهد شد. عواملی که میتواند بر بحران مالی اثرگذار باشد مدیریت سود و توانایی مدیران است. هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین مدیریت سود و بحران مالی با تاکید بر توانایی مدیریت میباشد. این پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی بوده و از بعد روششناسی همبستگی از نوع علی (پس رویدادی) هست. جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونهگیری حذف سیستماتیک، 134 شرکت بهعنوان نمونه پژوهش انتخابشده در دورهی زمانی 6 ساله بین سالهای 1393 تا 1398 مورد بررسی قرار گرفتند. روش مورداستفاده جهت جمعآوری اطلاعات، کتابخانهای بوده و دادههای مربوط برای اندازهگیری متغیرها از سایت کدال و صورتهای مالی شرکتها جمعآوریشده است. برای آزمون فرضیههای پژوهش از نرمافزار استاتا استفادهشده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که بین مدیریت سود و بحران مالی ارتباط مستقیم وجود دارد. ولی، تاثیر توانایی مدیریت بر بحران مالی به صورت معکوس و معنادار است. همچنین، توانایی مدیریت بر ارتباط بین مدیریت سود و بحران مالی تاثیر معکوس و معنادار دارد. با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش میتوان نتیجهگیری کرد که در شرکتهایی که مدیریت سود اتفاق میافتد مدیران سود را در جهت منافع شخصی خود دستکاری کرده و شرکت را دچار بحران مالی میکنند. ولی اگر در شرکت توانایی مدیران بیشتر باشد. مدیران توانمند از مدیریت سود در جهت کاهش بحران مالی بهره میبرند و با افزایش توانمندی مدیران احتمال رخداد بحران مالی کاهش مییابد.
Financial resources are the most important need of companies to continue their activities. Some companies may face a financial crisis, in which case they will face financial shortages and continue their activities. The factors that can affect the financial crisis are profit management and managers' ability. The aim of the current research is to investigate the relationship between profit management and financial crisis with emphasis on management ability. This research is practical from the point of view of purpose, and from the point of view of correlation methodology, it is causal type (post-event). The statistical population of the research is all the companies admitted to the Tehran Stock Exchange, and using the systematic elimination sampling method, 134 companies were selected as the research sample in the 6-year period between 2013 and 2018. The method used to collect information is a library, and the relevant data for measuring the variables were collected from the Kodal website and the financial statements of the companies. Stata software was used to test research hypotheses. The results of the research show that there is a direct relationship between profit management and financial crisis. However, the effect of management ability on the financial crisis is reversed and significant. Also, management ability has an inverse and significant effect on the relationship between profit management and financial crisis. According to the results of this research, it can be concluded that in companies where profit management takes place, managers manipulate profits for their personal interests and cause the company to suffer financial crisis. But if the ability of managers is more in the company. Capable managers benefit from profit management in order to reduce the financial crisis, and with the increase in the capabilities of managers, the probability of the occurrence of a financial crisis decreases.
Machine summary:
يکي از پيامدهاي اختلال بازارهاي سرمايه و مالي، که در اثر بحران مالي ايجاد شد، افزايش 1 Balsam et al 2 Burgstahler & Dichev 3 Healy & Wahlen 4 Scott 5 Bertrand & Schoar 6 Efficiency 7 Effectiveness 8 Lynch &Cross 114 چشم گير مبلغ بدهي در ساختار سرمايه شرکت ها بود (فوسبرگ ١، ٢٠١٢).
از طرفي بنا به دلايلي نظير توانايي ايجاد تغيير در روشهاي حسابداري، اختيار عمل مديران در استفاده از اصول تحقق و تطابق ، عدم الزام روشهاي يکنواخت ، آگاهي بيشتر مديران از وضعيت شرکت و امکان دسترسي انحصاري مديران به بخشي از اطلاعات مالي و نيز ويژگي حسابداري تعهدي و انگيزه هايي همچون امنيت ش غلي، پاداش ، قانون گريزي، اجتناب از گزارش زيان و کاهش سود، قراردادهاي بدهي، افزايش ثروت ، دستيابي به انتظارات سهامداران و برنامه هاي پيش بيني شده ، اين انگيزه را در مديريت بوجود مي آورد که با اعمال روشهاي مختلف در جهت منافع خود و در جهت تضاد با ساير گروه ها، سود را دستکاري نمايند و خواسته يا ناخواسته ممکن است با دستکاري سود، وضعيت شرکت را مطلوب جلوه دهند که تحت چنين شرايطي سود واقعي با سود گزارش شده در صورتهاي مالي مغايرت داشته و رويدادي تحت عنوان مديريت سود رخ مي دهد (بهار مقدم و کوهي، ١٣٨٩).
بحث ، نتيجه گيري و پيشنهادها اين پژوهش به بررسي ارتباط بين مديريت سود و بحران مالي با تاکيد بر توانايي مديريت شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ميپردازد.