Abstract:
یکی از مهمترین فاکتورهای تاثیرگذار بر حق الزحمه حسابرسی برای جبران ریسک و تلاش حسابرس، مساله نمایندگی برای نگهداشت وجه نقد است. شرکتهایی که سطح نگهداشت نقدینگی آنها بالا است، و چشم انداز رشد بالایی دارند، توانایی رشد خود را در داخل شرکت سرمایهگذاری میکنند، که باعث میشود که بازارهای سرمایه علاقه چندانی به سرمایهگذاری در چنین شرکتهایی نداشته باشند. علاوه بر آن، در شرکتهایی که سطح نگهداشت نقدینگی آنها بالا است و چشمانداز رشد خوبی دارند، نیاز به تلاش بیشتری از جانب حسابرسان احساس میشود. بنابراین هدف این پژوهش بررسی رابطه بین ویژگی های مدیرعامل، نگهداری وجوه نقد و تلاش حسابرس در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ طرح پژوهش از نوع نیمه تجربی میباشد چراکه در روش تحقیق نیمه تجربی (غیرآزمایشی) محقق روابط بین متغیرهایی که خود آنها را دستکاری نکرده است، و بگونهای در گذشته اتفاق افتادهاند مورد بررسی و مطالعه و تاثیر آنها را بر متغیرهای مورد نظر مورد مشاهده قرار میدهد و از لحاظ ماهیت و روش از نوع توصیفی به شمار میرود. در مسیر انجام این پژوهش، سه فرضیه تدوین و 132 شرکت(660 سال شرکت) از طریق نمونه گیری به روش حذف سیستماتیک برای دوره زمانی 5 ساله بین 1395 تا 1399 انتخاب شد. الگوی رگرسیونی پژوهش با استفاده از روش دادههای تلفیقی با رویکرد اثرات ثابت، بررسی و آزمون شد. همچنین روش رگرسیونی چند متغیره تدوین شده استنتایج بدست آمده از تحقیق نشان داد بین نگهداشت وجه نقد و حق الزحمه حسابرسی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بین تجربه مدیریت و حق الزحمه حسابرسی رابطه منفی و معنی داری یافت شد. علاوه براین بین توانایی مدیریت و حق الزحمه حسابرسی رابطه منفی و معنی داری وجود داشت.
One of the most important factors influencing the auditor's fee to compensate for the auditor's risk and effort is the issue of representation to maintain cash. Companies with a high level of liquidity holding, and high growth prospects, invest their growth potential within the company, which makes capital markets less interested in investing in such a company. Do not have any. In addition, companies with high liquidity retention and good growth prospects need more effort from auditors. Therefore, the purpose of this study is to investigate the relationship between the characteristics of the CEO, cash holdings and the auditor's efforts in companies listed on the Tehran Stock Exchange. This research is applied in terms of purpose and semi-experimental in terms of research design, because in the quasi-experimental (non-experimental) research method, the researcher studies the relationships between variables that he has not manipulated, and how they have happened in the past. It observes them on the desired variables and is descriptive in nature and method. In the course of this research, three hypotheses were formulated and 132 companies (660 years of company) were selected through systematic elimination sampling for a period of 5 years between 2016 and 2016. The regression model of the research was investigated and tested using the combined data method with a fixed effects approach. Also, the multivariate regression method developed from the research results showed that there is a positive and significant relationship between cash retention and auditing fees. A negative and significant relationship was found between management experience and auditing fees. In addition, there was a significant negative relationship between management ability and auditing fees.
Machine summary:
همچنين روش رگرسيوني چند متغيره تدوين شده استنتاجي بدست آمده از تحقيق نشان داد بين نگهداشت وجه نقد و حق الزحمه حسابرسي رابطه مثبت و معني داري وجود دارد.
نتايج حاصل از اين تحقيق ميتواند به اين سلسله از ادبيات اضافه شود که با نشان دادن استعداد مديريت به طور مثبت بر ارزش وجه نقد اثر داشته باشد که دلايلي براي درک بهتر نقش عوامل فردي مدير (به عنوان مثال ، توانايي مديريتي) در افزايش ارزش سرمايه داخلي دارد.
شرکت هايي که نگهداشت نقدينگي بيشتري دارند، نيز حق الزحمه حسابرسي بيشتري دارند، اما اين رابطه ميتواند تحت تاثير دستکاري در صورت هاي مالي باشد.
جدول (٥): تخمين نهايي فرضيه اول (به تصویر صفحه رجوع شود) طبق نتايج جدول ٥، مشاهده ميشود که متغير نگهداشت وجه نقد داراي ضريب مثبت و سطح معناداري بيشتر از ٥ درصد است از اين رو ميتوان گفت که بين نگهداشت وجه نقد و حق الزحمه حسابرسي تاثير معکوس و معنادار وجود دارد و فرضيه اول در سطح اطمينان ٩٥ درصد مورد پذيرش قرار ميگيرد.
جدول (٦): تخمين نهايي فرضيه دوم (به تصویر صفحه رجوع شود) (0,000) 33,64 طبق نتايج جدول ٦، مشاهده ميشود که متغير تجربه مديريت داراي ضريب منفي و سطح معناداري بيشتر از ٥ درصد است از اين رو ميتوان گفت که بين تجربه مديريت و حق الزحمه حسابرسي تاثير معکوس و معنادار وجود دارد و فرضيه دوم در سطح اطمينان ٩٥ درصد مورد پذيرش قرار ميگيرد.