Abstract:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی شناخت درمانی گروهی به روش مایکل فری بر کاهش نشخوار فکری و بهبود افسردگی در دانش آموزان دختر دبیرستانی بود. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه سوم مقطع دبیرستان مناطق (1-2-3-4) شهر زاهدان در سال تحصیلی 99-9813 بود که با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای از بین 120 دانش آموز دختر دبیرستانی پایه سوم به کمک سیاهه های افسردگی بک2، سیاهه پاسخ های نشخواری و مصاحبه تشخیصی DSM-5، تعداد 20 دانش آموز واجد شرایط انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (برای هر گروه 10 دانش آموز) قرار داده شدند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 12 جلسه، تحت آموزش شناخت درمانی گروهی به روش مایکل فری قرار گرفتند، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. آزمودنی های هر دو گروه قبل و بعد از مداخله سیاهه های افسردگی (بک، استیر و کاربین، 1988) و پاسخ های نشخواری (نولن-هوکسما و مارو، 1991) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و در سطح آمار استنباطی از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که بین دو گروه کنترل و آزمایش از نظر نمرات نشخوار فکری (05/0 <P) و افسردگی (01/0 <P) تفاوت معناداری وجود دارد و آموزش شناخت درمانی گروهی به روش مایکل فری بر بهبود افسردگی و کاهش نشخوار فکری در دانش آموزان گروه آزمایش موثر بود. با توجه به یافته های فوق می توان چنین نتیجه گرفت که شناخت درمانی گروهی به روش مایکل فری در کاهش نشخوار فکری و بهبود افسردگی در دانش آموزان دختر افسرده موثر است و می توان از آن به عنوان یک روش مداخله ای سود جست.
The aim of this study was to determine the effectiveness of cognitive behavioral group therapy by Michael Free method on reducing rumination and depression in female high school students. The research method was quasi-experimental with pretest - posttest design with a control group. The statistical population included all third grade female high school students in the regions (1-2-3-4) of Zahedan city in the academic year of 2019.2020 Using multi-stage random cluster sampling among 120 female high school students in third grade, with Beck 2 Depression Inventory, Ruminant Response Inventory and DSM-5 Diagnostic Interview, 20 eligible students were selected and randomly assigned into experimental and control groups (10 students for each group). The experimental group underwent cognitive therapy by Michael Free for 12 sessions, but the control group did not receive any intervention. Subjects in both groups completed depression inventory (Beck, Steer, and Carbin, 1988) and rumination responses inventory (Nolen-Hoeksema, & Morrow, 1991) before and after the intervention. For data analysis, descriptive statistics and analysis of covariance at the inferential statistics level was used. The results of analysis of covariance showed that there was a significant difference between the control and experimental groups in terms of scores of rumination (p <0.05) and depression (p <0.01) and group cognitive therapy training by Michael Free method was effective in improving depression and reducing rumination in experimental group students. According to the above results it can be concluded that cognitive group by Michael Free method is effective in reducing rumination and improving depression in depressed female students and can be used as an intervention method.
Machine summary:
نتايج آزمون تحليل کوواريانس نشان داد که بين دو گروه کنترل و آزمايش از نظر نمرات نشخوار فکري (٠٠٥>p) و افسردگي (٠٠١>p) تفاوت معناداري وجود دارد و آموزش شناخت درماني گروهي به روش مايکل فري بر بهبود افسردگي و کاهش نشخوار فکري در دانش آموزان گروه آزمايش مؤثر بود.
با توجه به يافته هاي فوق ميتوان چنين نتيجه گرفت که شناخت درماني گروهي به روش مايکل فري در کاهش نشخوار فکري و بهبود افسردگي در دانش آموزان دختر افسرده مؤثر است و ميتوان از آن به عنوان يک روش مداخله اي سود جست .
Ingram, Trenary, Odom, Berry & Nelson 4.
Kessing, Hansen, Andersen & Angst 6.
همچنين مطالعات حاکي از تأثيرگذاري معنادار شناخت درماني در کاهش نشخوار فکري دارد (پيت و هوگارد٧، ٢٠١١؛ واتکينز و همکاران ٨، ٢٠٠٧؛ ولز٩، ٢٠٠٢؛ لاريجاني، محمدخاني، حسني، سپاه منصور و محمودي، ١٣٩٣).
Lemmens, DeRubeis, Arntz, Peeters & Huibers 3.
Geschwind, Peeters, Huibers van Os & Wichers 11.
بنابراين ، پژوهش حاضر در نظر دارد تا تأثير شناخت درماني گروهي به روش مايکل فري را در کاهش نشخوار فکري و بهبود افسردگي دانش آموزان دختر دبيرستاني بررسي کند.
بحث و نتيجه گيري پژوهش حاضر با هدف تعيين اثربخشي آموزش شناخت درماني گروهي به روش مايکل فري بر بهبود افسردگي و کاهش نشخوار فکري دانش آموزان دختر دبيرستاني با استفاده از طرح پيش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل در شهر زاهدان انجام شد.
يافته هاي پژوهش حاضر نشان داد که شناخت درماني گروهي باعث بهبود و کاهش افسردگي آزمودنيهاي گروه آزمايش نسبت به گروه کنترل شده است .