Abstract:
در زمانی که متفکران یونانی در تلاش بودند برای وقایع اطراف خود دلایل طبیعی پیدا کنند و تفکرات فرامادی مانند دخالت ارواح و سرزنش الهی را کنار بگذارند، این تلاشها در علم پزشکی توسط بقراط (یا سنت بقراطی) انجام شد. بقراط مفاهیم مبتنی بر خرافات، جادو و دین را از پزشکی زدود. وی اعتقاد معاصرین خود را که معتقد بودند بیماری توسط خدایان انتقامجو بهوجود میآید رد کرد و به جای آن وجود یک علت طبیعی برای هر بلیماری را پذیرفت که اگر علت طبیعی را بیابید میتوانید بیماری را درمان کنید. مسألۀ پژوهش حاضر بررسی نظریۀ پزشکی بقراط است و پاسخگویی به این پرسش که بقراط چگونه دلایل فرامادی را از پزشکی زدود و چه دلایل طبیعی را جایگزین آنها کرد؟ بهمنظور پاسخ گفتن به این سؤال مقاله به چهار بخش تقسیم شده است: در بخش نخست نظریۀ اخلاط چهارگانه که اساس و مبنای نظریۀ پزشکی بقراط است، بررسی شده است و بخش دوم به دیدگاه بقراط نسبت به مفهوم سلامتی و در بخش سوم نسبت به مفهوم بیماری و طبقهبندی بیماریها و عوامل بیماریزا پرداخته شده است و در بخش پایانی درمان و روش درمان بیماریها از نگاه بقراط بررسی شده است. بررسی آثار بقراط نشان میدهد که او در بازسازی پزشکی، یک نظام پزشکی مستقل از ماوراء طبیعی و بر اساس فلسفۀ طبیعی را پایهریزی کرد. پزشکی بقراط علاوه براینکه بر پایۀ استدلال عقلانی است، بیمارمحور است و نه بیماری محور و بیشتر به مشاهده و تجربه توجه دارد. او به جای عوامل فرامادی، دلایل بیماریها را دو نوع عوامل درونی و بیرونی در نظر میگیرد. عوامل درونی اخلاط و عوامل بیرونی شامل محیط و سبک زندگی فرد هستند. او همچنین بهمنظور شناخت بهتر بیماریها و درمان آنها به طبقهبندی بیماریها به چهار دستۀ حاد، مزمن، بومی یا اندمیک و همهگیر یا اپیدمیک دست زد.
When Greek thinkers sought to find natural reasons for what was happening around them and to abandon transcendental ideas such as the intervention of spirits and divine reproach, these efforts were made by Hippocrates in medicine. Hippocrates removed the concepts of superstition, magic, and religion from medicine. He rejected the belief of his contemporaries that the disease was caused by the vengeful gods, and instead stated that every disease has a natural cause, and that if you find the natural cause, you can cure the disease.Therefore, the problem of the present study is to study the medical theory of Hippocrates and to answer the question of how did Hippocrates remove the transcendental causes from medicine and what natural causes replaced them? For this purpose, the article consists of four parts: in the first part, the theory of quadruple mixing, which is the basis of Hippocratic medical theory, and in the second part, Hippocrates' view of the concept of health and in the third part, the concept of disease and classification of diseases and Pathogens have been studied and in the final part of the treatment and treatment of diseases from the point of view of Hippocrates. This research has been done by library method and relying on works attributed to Hippocrates. An examination of the works of Hippocrates shows that in medical reconstruction, Hippocrates established a medical system independent of the supernatural and based on natural philosophy. Hippocrates' medicine, in addition to being based on reason, was patient-centered rather than disease-oriented and focused more on observation and experience. Instead of metamaterial factors, he considered the causes of diseases as two types of internal and external factors. Internal factors meant in vivo mixing and external factors meant environmental factors and a person's lifestyle. He also categorized diseases in order to better understand and treat diseases: acute and chronic, endemic or endemic, and epidemic.
Machine summary:
م(، یکی از پزشکان مهم دورۀ هلنیسم، به تندی انتقادمیکند و نادیده گرفتن نظریۀ اخلاط بقراط را ناشی از غفلت او میداند و در رسالۀ قو ههای طبیعی 3 مینویسد: آیا اراسیستراتوس هیچ یک از آثار بقراط، حتی رسالۀ طبیعت انسان را نخوانده که آ نقدر ب یدقت از تحقیق در بارۀ اخلاط غافل شده است؟ اگر او آ نها را میشناخت، آیا با میل خود زیباترین فهم و درک از این هنر ]منظور از هنر همان صناعت پزشکی است[ را کنار م یگذاشت؟) Jouanna, 337 ( اما غیر از اراسیستراتوس مکاتب پزشکی رومی و هلنیستی یعنی تجربهگرایان ،روششناسان و عق لگرایان یا پنوماتیس تها تأکید زیادی بر نظریۀ اخلاط چهارگانه نداشتند.
بقراط معتقد بود اگر خلطی بر اثر عواملی مانند رژیم غذایی یا سبک زندگی نامناسب یا شرایط اقلیمی و فصلی در بدن بیش از حد شود تعادل برهم میخورد و بیماری رخ میدهد و در این زمان غیر از توصیههایی غذایی، حجامت، فصد و داروهای استفراغآور را نیز تجویز میکرد.
بنا بر این تغییرات فصلی و گرم و سرد شدن هوا را به عنوان عامل بیرونی منشأ بیماری میدانست و معتقد بود همۀ بیماریها در همۀ فصول رخ میدهند اما برخی از آنها مکرر و با شدت بیشتری در فصلهای خاص اتفاق میافتادند مثلاً جنون، مالیخولیا، صرع، گلودرد، آبریزش بینی، گرفتگی صدا ،سرفه، پسوریازیس2 در بهار؛ آبسه، آرتری ت3، تبهای مداوم، استفراغ، اسهال، چشم درد، گوش درد، زخمهای دهانی در تابستان؛ بسیاری از بیماریهای تابستانی و همچنین تبهای نامنظم، بیماری طحال، آبریزش بینی، اسهال خونی، بیماریهای مفصلی، گلودرد، آسم، انسداد روده، صرع، جنون و مالیخولیا در پاییز و ذات الریه، آب مروارید، گرفتگی صدا، سرفه، دردهای قفسۀ سینه، دردهای پهلو و کمر، سردرد، سرگیجه در زمستان شایعترند )47-Hippocrate, 1817, Section II/ 43(.