Abstract:
دعا بهمثابه عهد باطنی انسان و خداوند متعال و حلقه اتصال قلبی او با مبدا پیدایش خویش، امری مشترک در میان ادیان ابراهیمی است، بهگونهایکه هر موحدی بهخوبی حس میکند بدون دعا نمیتوان طعم شیرین ایمان به غیب را درک نمود. به سبب جایگاه خاص دعا، این مقاله به دنبال مقایسه تطبیقی ارکان دعا در قرآن کریم و عهدین برآمده است. این تحقیق ازیکسو در دعاپژوهی و از سوی دیگر، در مباحث بینالادیان کاربرد دارد. روش نویسندگان مقایسه و تبیین مشترکات به سبکی جامع است تا گامی در مسیر تقریب مذاهب باشد. بدینروی، در سه بخش، جوانب گوناگون مربوط به ارکان دعا بررسی شده است: ارکان دعا در عهد عتیق، ارکان دعا در عهد جدید و ارکان دعا در قرآن. سپس مقایسه و ارزیابی صورت گرفته است. در مسیر تحقیق، اشتراکاتی به دست آمد که نشاندهنده وحدت ادیان آسمانی در جریان از سرچشمه قادر متعال برای حرکت به سوی تمدنی جامع و نوین است.
Prayer is an inner covenant between human being and the Almighty God and is the link between his heart and the Creator, and is a common matter among Abrahamic religions, suthat every believer feels that one cannot understand the sweet taste of faith in the unseen (ghaib) without prayer. Due to the special position of prayer, this article presents a comparative study of the pillars of prayer in the Holy Qur'an and the Bible. This research is useful in prayer researches on the one hand, and in inter-religious discussions on the other hand. The authors' method is to comprehensively compare and explain the commonalities to take another step towards proximity of religions. Thus various aspects related to the pillars of prayer have been examined in three sections: the pillars of prayer in the Old Testament, the pillars of prayer in the New Testament and the pillars of prayer in the Qur'an. Then I have compared and evaluated them. In the course of the research, I have found some commonalities that indicate the unity of heavenly religions in their source from the Almighty God, to move towards a comprehensive and new civilization.
Machine summary:
مجيب: خدا براي اظهار پيمان خود، در پيمان نقضناشدني خود با همه موجودات زنده (پيدايش، 9: 8ـ16)، هميشه مردم را به دعا فراخوانده است که پدر ما ابراهيم دعا در عهد قديم را آشکار کرد (تعاليم کليساي کاتوليک، 1393، ص 662).
در حقيقت، انسان در نجوا و دعاي خود، به دنبال نجات از وضعيت نامطلوب خویش است و نسبت بدان رضايت ندارد و به همين سبب، انسان موحد در عهد عتيق، همواره اميد به اجابت دعاهای خود توسط خداوند دارد.
در مقام دعا، بدون داشتن معرفت لازم، دعاکننده مسير دعا را گم خواهد کرد و قادر نخواهد بود آنگونه که لازم است با معبود خود ارتباط برقرار کند.
شوهر: عهد قديم لفظ «شوهر» را نيز براي پروردگار خود بهکار برده و اينگونه مينمايد: کلماتي که نشان از نوعي قدرت و اقتدار دارد برای خداوند قابل ذکر است.
درباره اجابت کردن خداوند از عهد عتيق و جديد در جاي خود مثالهايي بيان کرديم و شباهتهاي بسياري بين قرآن و عهدين در اينباره وجود دارد، ولي جاي سؤال نيز هست که خداوندي که گاهي براي خوابيدن يا عاجز بودن يا فراموش کردن او را یاد میکنیم، چگونه ميتواند در همه حال بر محافظت موجودات اراده داشته باشد و برآورده شدن حاجات آنها را ضمانت کند؟!
تفاوت نگاه قرآن با عهد عتيق در دو رکن اول از ارکان دعا به تفاوت اين نگاه در رکن سوم نيز سرايت کرده است.