Abstract:
شرط به معنی عهد و التزام میباشد. اصطلاحا شرط به تعهّدی گفته می شود که در ضمن عقد دیگری قرار گیرد. شرط در اصطلاح حقوقی گاهی به معنای تعلیق، یعنی وابسته کردن چیزی به امر دیگری نیز به کار میرود.مانند این که شخصی خریدن خانه ای را معلّق به فروش زمین خود کند که در این مثال خریدن خانه معلق به فروش زمین شده است. شرط در ماده191 قانون مدنی « عقد محقّق به قصد انشاء به شرط مقرون بودن به چیزی که دلالت بر قصد کند.» در همین معنا به کار رفته است. هر شرط که به موجب عقدی به نفع کسی و به ضرر دیگری مقرّر شده باشد، شرط ضمن عقد نامیده می شود ولو آنکه مذاکره راجع به شرط، قبل از انعقاد عقد شده باشد و عقد با توجّه به مذاکره قبلی منعقد گردد. درمقابل، شرط ابتدایی استعمال شده است. مراد از شرط ابتدایی، تعهّدی لازم است که شخص با قصد انشاء یک طرفه، علیه خود به وجود می آورد. با توجه به تعاریفی که از شرط به عمل آوردیم باید گفت شرط ضمن عقد، التزامی است در التزام دیگر به گونهای که عقد به مانند یک منبع تعهّد برای شرط میماند تا شرط از آن کسب لزوم کرده و مشروط علیه را بتوان به چنین التزامی پایبند نمود. از این رو چنانچه شرط در ضمن عقد آمده باشد، تعهّد ناشی از آن یک تعهّد قراردادی است که بر اساس آن، متعهّد علیه به انجام امر مورد اشتراط ملزم می گردد.در هر صورت نتیجه التزام به امری در ضمن عقد، وجوب تحقّق آن در خارج است، زیرا شرط در ضمن عقد به منزله جزء عقد است و آیه شریفه ای اهل ایمان، به عهد و پیمان خود وفا کنید. به همین منظور در این مقاله قصد داریم به بررسی و تحلیل فقهی و حقوقی شرایط صحّت شرط ضمن عقد و اقسام آن بپردازیم.
Machine summary:
دلایل عمده این گروه به طور خلاصه عبارت است از: 1ـ قانون گذار در بحث شروط ضمن عقد، در مقام بیان شروط باطل بوده و به شرح مادّتین 232 و 233 قانون مدنی شروط باطل را نام برده است وچون در مقام بیان سکوت نموده و اشاره ای به بطلان شروط فاقد شرایط اساسی صحت، ننموده است، بنابراین از نظر قضایی دلیلی بر بطلان شروط مذکور وجود ندارد و مادّه ای که بتواند به استناد آن، حکم به بطلان چنین شروطی داد، موجود نیست.
1 پارهای از نویسندگان 2 حقوق مدنی اصطلاح شرط صفت را ناظر به عین خارجی دانسته و بر این عقیدهاند که چنانچه مورد معامله کلّی باشد، شرط صفت نسبت به آن متصّور نیست بلکه در حقیقت شرط مزبور، بیان صفات مشخّص و ممیّز مورد معامله از بین انواع دیگر کلّی است امّا به نظربرخی دیگر ازنویسندگان حقوقی 3 ، شرط صفت اعمّ از وصفی است که - محمد جعفر، جعفری لنگرودی، حقوق خانواده، گنج دانش، ص218 - میرسیّدحسن، امامی، حقوق مدنی، ج1، اسلامیّه، ص282- سیّد مصطفی، محقق داماد، قواعد فقه (بخش مدنی)، علوم انسانی، تهران، ص41 - ناصر، کاتوزیان، قواعد عمومی قراردادها، ج3، بهنشر، ص149 برای عین معیّن شرط می شود یا صفتی که برای عین کلّی در عقد آمده است و اختصاص آن به مبیع شخصی محملی ندارد.
ولی اگر منظور طرفین این باشد که نتیجه مورد نظر بدون انجام مقدّمات شرعی و به صرف قید شرط، محقّق شود در این صورت باید یاد آور شد که چنین شرطی به دلیل مخالفت با کتاب و سنّت باطل خواهد بود 4 .