Abstract:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای طرحوارههای هیجانی در رابطه سبکهای دلبستگی و ترومای دوران کودکی با گرایش به روابط فرازناشویی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشجویان متأهل دانشگاه گیلان در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که از 2061 نفر، 246 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس دلبستگی بزرگسالان تجدید نظر شده (RAAS، کولینز و رید، 1996)، پرسشنامه ترومای کودکی فرم کوتاه شده (CTQ، برنشتاین و همکاران، 2003)، مقیاس نگرش نسبت به روابط فرازناشویی (ATERS، واتلی، 2006) و مقیاس طرحوارههای هیجانی (LESS، لیهی، 2002) بود. برای تحلیل دادهها از مدلیابی معادلات ساختاری در قالب تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود نتایج بوت استرپ نیز نشان داد که مسیر غیرمستقیم سبک دلبستگی ایمن با گرایش به روابط فرازناشویی از طریق طرحوارههای هیجانی انطباقی و غیرانطباقی معنادار بود (05/0>P). مسیر غیرمستقیم سبک دلبستگی اضطرابی-دوسوگرا با گرایش به روابط فرازناشویی از طریق طرحوارههای هیجانی انطباقی و غیرانطباقی معنادار بود (01/0>P). مسیر غیرمستقیم ترومای دوران کودکی با گرایش به روابط فرازناشویی از طریق طرحوارههای هیجانی انطباقی معنادار بود (05/0>P). از یافتههای فوق میتوان نتیجه گرفت که طرحوارههای هیجانی نقش واسطهای را بین سبکهای دلبستگی و ترومای دوران کودکی با گرایش به روابط فرازناشویی ایفا میکند. لذا لزوم توجه به این عوامل در برنامههای پیشگیری و مشاورهای ضروری است.
The aim of this study was to investigate the mediating role of emotional schemas in the relationship between attachment styles and childhood trauma with a tendency to extramarital relationships. The research method was descriptive-correlational. The statistical population of the present study consisted of all married students of Guilan University in the academic year 1399-1400, which included 2061 people, and 246 of them entered the study by the available sampling method. Research instruments included the Revised Adult Attachment Scale (RAAS, Collins and Reid, 1996), abbreviated childhood trauma Questionnaire (CTQ, Bernstein et al, 2003), Attitudes Towards Extramarital Relationships Scale (ATERS, Watley, 2006), and Emotional Schemas Scale (LESS, Leahy, 2002). A structural equation modeling method in the form of path analysis was used for data analysis. The results showed that the proposed research model has a good fit. Bootstrap results also showed that the indirect path of secure attachment style with a tendency towards extramarital relationships through adaptive and maladaptive emotional schemas was significant (P
Machine summary:
بررسي رابطه ساختاري سبک هاي دلبستگي و تروماي دوران کودکي با گرايش به روابط فرازناشويي: نقش ميانجي طرحواره هاي هيجاني Investigating the structural relationship between attachment styles and childhood trauma with a tendency to extramarital relationships: The mediating role of emotional schemas فاطمه انصاري کلاچاهي Fatemeh Ansari kolachahi M.
چکيده Abstract The aim of this study was to investigate the mediating role هدف از پژوهش حاضر بررسي نقش واسطه اي طرحواره هاي هيجاني در رابطه of emotional schemas in the relationship between سبک هاي دلبستگي و تروماي دوران کودکي با گرايش به روابط فرازناشويي attachment styles and childhood trauma with a tendency to extramarital relationships.
Research instruments کولينز ريد، ١٩٩٦)، پرسشنامه تروماي کودکي فرم کوتاه شده (CTQ، included the Revised Adult Attachment Scale (RAAS, و Collins and Reid, 1996), abbreviated childhood trauma برنشتاين و همکاران ، ٢٠٠٣)، مقياس نگرش نسبت به روابط فرازناشويي Questionnaire (CTQ, Bernstein et al, 2003), Attitudes (ATERS، واتلي، ٢٠٠٦) و مقياس طرحواره هاي هيجاني (LESS، ليهي، Towards Extramarital Relationships Scale (ATERS, Watley, 2006), and Emotional Schemas Scale (LESS, ٢٠٠٢) بود.
از جمله متغيري که به نظر ميرسد ميتواند در رابطه بين سبک هاي دلبستگي و تروماي دوران کودکي با گرايش به روابط فرازناشويي نقش ميانجي داشته باشد، طرحواره هاي هيجاني ٣ است (رضاپور ميرصالح و همکاران ، ١٤٠٠) .
آخرين يافته ي پژوهش نيز نشان داد که طرحواره هاي هيجاني انطباقي در رابطه ي بين تروماي دوران کودکي با گرايش به روابط فرازناشويي نقش ميانجي دارد.