Abstract:
رشد و توسعه جریانهای افراطی معاصر از مهمترین چالشهای دوره معاصر در جهان اسلام است که تجربه قدرتیابی و افول داعش آخرین نمونه آن محسوب میشود. تحلیل جامع از زمینههای شکلگیری این جریانها نشان میدهد در سطح فکری بحران هویت و در سطح جامعهشناختی، محرومیت اجتماعی سهم زیادی در شکلگیری این جریانها داشتهاند؛ اما به لحاظ عملی و توسعه همواره این جریانها متکی به حمایت بازیگران منطقهای و بینالمللی بهمثابه عامل توسعهبخش بودهاند که در تجربه وهابیت با حمایت بریتانیا، القاعده و داعش با حمایت آمریکا قابل تحلیل است؛ ازاینرو دغدغه اصلی مقاله حاضر تحلیل نقش فکری ـ عملی قدرتهای بینالمللی در رشد افراطگرایی و سپس تحلیل وجوه معنابخش استراتژی مقاومت در مواجهه با این چالش است. یافتههای مقاله نشان میدهد استراتژی مقاومت در مواجهه با استراتژی مداخلهگرایانه بازیگران خارجی با تأکید بر مؤلفههایی مانند احیای هویت مقاومتمحور، انتقال بیننسلی گفتمان مقاومت، احیای اعتماد به نفس مسلمانان معاصر نقش مهمی در معنابخشی به انسان معاصر و بازیابی گفتمان مقاومت داشته است.
One of the most important challenges of the contemporary era in the Islamic world is the growth and development of contemporary extremist currents, and the experience of gaining power, and the decline of ISIS is considered as the latest example. A comprehensive analysis of the context of formation of these currents shows that at the intellectual level of identity crisis and at the sociological level, social deprivation had a great contribution to the formation of these currents. However, in terms of practicality and development, these currents have always relied on the support of regional and international actors as a developmental factor, which can be analyzed in the experience of Wahhabism with the support of Britain, Al-Qaeda and ISIS with the support of the USA. Therefore, the main challenge of the present article is to analyze the intellectual-practical role of international powers in the growth of extremism and then to analyze the meaningful aspects of the resistance strategy in facing this challenge. The findings of the article suggest that the strategy of resistance in facing the interventionist strategy of foreign actors has played an important role in giving meaning to contemporary man and restoring the discourse of resistance through emphasizing components such as the revival of the resistance-oriented identity, the intergenerational transmission of the discourse of resistance, as well as the revival of the self-confidence of contemporary Muslims.
Machine summary:
تحليـل جـامع از زمينـه هاي شـکل گيري ايـن جريان هـا نشـان مي دهـد در سـطح فکـري بحـران هويـت و در سـطح جامعه شـناختي ، ٨۹ محروميت اجتماعي سهم زيادي در شکل گيري ايـن جريان هـا داشـته اند؛ امـا بـه لحـاظ عملـي و توسـعه همواره اين جريان ها متکي به حمايت بازيگران منطقه اي و بين المللي به مثابه عامـل توسـعه بخش بوده انـد که در تجربه وهابيت با حمايت بريتانيا، القاعده و داعش با حمايت آمريکا قابـل تحليـل اسـت ؛ ازايـن رو دغدغه اصلي مقاله حاضر تحليل نقش فکري ـ عملي قدرت هاي بين المللي در رشد افراط گرايي و سپس تحليل وجوه معنابخش استراتژي مقاومت در مواجهه با اين چالش است .
۱. نقش قدرت هاي بين المللي در توسعه افراط گرايي معاصر تجربه تاريخي نشانگر اين واقعيت است که قدرت هاي خارجي از بستر موجود و مهيـاي در جهان اسلام در راستاي منافع خـود بيشـترين بهـره را برده انـد، لـذا در تشـديد بحـران افراط گرايي نقش زيادي داشـته اسـت کـه ايـن نقـش را مي تـوان در دو سـطح ، مواجهـه هويتي و مداخله مستقيم مورد بررسي قرار داد که در سـطح فکـري بـازيگران بيرونـي بـا ورود انديشه ها و دوگانه هاي فکري زمينه بحران هويت در جهان اسـلام را فـراهم آورده و در سطح عيني نيز به مداخله مستقيم مي پردازند.