Abstract:
نظریة خلیفه ـ سلطان در حقیقت بازتولید شرایط پراگماتیک جامعه اسلامی بود: ظهور خاندان های حکومتگر و بالاخص ترکان به عنوان بازوی نظامی ممالک اسلامی از یک سو منجر به استقرار قدرت سلطان و اقتدار معنوی خلیفه شد و از سوی دیگر درصدد توجیه فقهی نظم جدید به عنوان یکی دیگر از شیوه های کسب قدرت برآمد. در این نظریه دو رویکرد قرینه وجود دارد. در رویکرد اول اندیشه گران سیاسی بر آنند تا نظام تغلبیه را توجیه و تصدیق فقهی کنند و دیگر اینکه برقرای امنیت را علت اساسی این تصدیق قرار دهند. بنابراین غلبه و امنیت جوهرة اصلی این نظریه است که در یک رابطه متقابل فهم و درک می شود. در این جستار کوشش بر این است تا مقولة امنیت را با توجه به آرای اندیشه گرانی چون نظام الملک ، غزالی و ماوردی در چارچوب نظریه خلیفه ـ سلطان مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم.
Machine summary:
شايد به همين خاطر است كه در انديشة سياسي متفكران اسلامي مانند نظام الملك و ماوردي كمتر به ماهيت قدرت پرداخته شده است و در اين باب انديشه شده است و به قول لِمبتون «كنترل قدرت سياسي در فكر سياسي ايران وجود نداشته است و قدرت همواره به صورت مطلق توسط عاليترين مرجع به كار بسته ميشده است كه ميتوان آن را در نظريه پادشاهي ايران، در نظريه خلافت، در نظریه خليفه ـ سلطان مشاهده كرد.
روش شناسي با توجه به مطالب مذكور پرسشها و مفروض ذيل قابل طرح است: سوال: آيا هستة اصلي نظرية خليفه- سلطان با توجه به مقتضيات سياسي و عيني جوامع اسلامي ضرورتا امنيت بود يا امنیت، مستمسکی بود برای كسب قدرت؟ سؤال: آيا نظرية خليفه - سلطان در تداوم نظريات پیشین كسب قدرت ( اجماع اهل حل و عقد، استخلاف، شورا، اجماع مردم) برآيند فقه سياسي اسلام است يا صرفا توجيهگر قدرتگيري سياسي - نظامي حاکمان؟ مفروض: امنيت، پیش درآمد و توجيهگر نظريه خليفه- سلطان است؛ در نظر مردمان قديم از آنجايي كه هرتغييري را با ما به ازا خارجي آن در طبيعت ميسنجيدند؛ هر تغييري كه روال طبیعی و نظم را برهم ميزد شورش و فتنه تلقي ميشد، مانند سيل و زلزله كه ويرانگر بود.
نظرية خليفه- سلطان در تدقيق محققان، بيشتر با نام ماوردي رقم خورده است، سيد جواد طباطبايي به عنوان نظريه پرداز انديشه"زوال" برتفكيك دو سير تفكر سياسي در جهان اسلام اصرار دارد؛ يكي سنت سياستنامه نويسي كه با نام خواجه نظام الملك آن را مشخص ميكند و ديگر شريعتنامه نويسي كه با نام ماوردي همراه است.