Abstract:
تاریخنگری به عنوان بینش و تاریخنگاری به عنوان روش، دو عنصر مبنایی و اساسی در فهم تاریخ بهعنوان حافظۀ اجتماعی و بهرهگیری از آن است. امتداد تمدنها همواره نسبت مستقیمی با میزان آشنایی آنها با تاریخ داشته است و در این زمینه میزان دانایی تاریخی رهبران هر ملت، یک عنصر حیاتی محسوب میشود. در این پژوهش بر آنیم تا با استفاده از روش تحلیلی ـ توصیفی و با مطالعه موردی کتاب انسان250ساله که گردآوری سخنان آیتالله سید علی خامنهای در خصوص تاریخ امامت است، برخی ابعاد تاریخنگری و تاریخنگاری رهبر انقلاب را نمایان کنیم. یافتههای این پژوهش در دو بخش مجزای تاریخنگری و تاریخنگاری حاکی از آن است که معظمله با نگاهی توحیدی بهتحلیل تاریخ میپردازند، ادوار زمانی را تفکیک کرده و از روش تحلیل دکترینال و استراتژیک تاریخ بهره میبرند. همچنین روش تاریخنگاری ایشان علاوه بر وجود شاخصهای منحصر بفرد، مورد اجماع دانشمندان اسلامی و علمای تاریخ نیز هست.
Historical perspective as insight and historiography as method are the two basic elements in understanding history as social memory and using it. The spread of civilizations has always been directly related to their familiarity with history, and in this respect the level of historical knowledge of the leaders of each nation is a vital element. In this research, we try to show some aspects of Historical perspective and historiography of the Supreme Leader of the Revolution by using analytical-descriptive method and by case study of the book of a 250 years old person which is a collection of Ayatollah Khamenei's speeches about the history of Imamate. The findings of this study in two separate sections of Historical perspective and historiography indicate that His Holiness analyzes history with a monotheistic view, separates time periods and uses the method of doctrinal and strategic analysis of history. His method of historiography, in addition to having unique features, is also the consensus of Islamic scholars and historians.
Machine summary:
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ، تهران ، ایران مقدمه این مقاله کوشـیده اسـت به بررسـی ابعـاد تـاریخ نگری و تاریخ نگـاری آیـت الله سـید علـی خامنه ای (مدظله العالی) در کتاب انسان ٢٥٠ساله و پیداکردن مؤلفه هایی که بـر بیـنش و روش تـاریخی ایشان حاکم است ، بپردازد.
»(حافظ نیا، ١٣٨٩: ١٢٦) از زاویه نگاه ایشان «عنصر مبارزه سیاسـی حـادّ کـه خـط ممتد زندگی ائمه (ع ) را در طول ٢٥٠سال تشکیل میدهد، در لابه لای روایات و احادیـث و شـرح حال ها گم شده »، (خامنه ای، ١٣٩٥: ١٥) بنابراین میتوان نتیجه گرفت که رهبر انقلاب در کتـاب ، به تاریخ ائمه (ع ) از زاویه تبیین «مبارزه حادّ سیاسی» مینگرد و به دنبال پیگیـری رگـه های تـاریخی آن هستند و از این رهگذر سه فرضیه را مطرح مینمایند.
جریـان دوم برایش اصل ایـن بـود کـه قـدرت را به دسـت بگیـرد، میخواسـت حـاکم باشـد، حـالا بـا هـر قیمتی»(خامنه ای، ١٣٩٥: ١٤٧) در نگاه فرآیندی ایشان ، این دو قطبی به زمان پیامبر نیز تسـرّی مییابـد «اگـر کسـی بخواهـد قدری دور از ملاحظات اعتقادی و صرفاً متکی به شواهد تاریخی حرف بزند، شـاید بتوانـد ادعـا 194 کند که این جریان ، حتی در دوران (حکومت ) اسلام به وجود نیامـده بـود؛ بلکـه ادامـه ای بـود از آنچه که در دوران نهضت پیامبر ـ یعنی دوران مکـه ـ وجـود داشـت .