Abstract:
مطابق قاعده بیاحتیاطی مشترک، به میزان سهمی که زیاندیده در ورود آسیب دارد، از مسئولیت زیان زننده کاسته می-شود. پرسش قابلطرح در این خصوص این است که اگر زیاندیده شخص صغیری باشد و عمل او در کنار عمل زیانبار شخص ثالث موجب تحمیل خسارت گردد، آیا همچنان قاعده بیاحتیاطی مشترک قابلاعمال است؟ در حقوق ایران نظر به سکوت قانون و رویه قضایی، پاسخ به پرسش بر بنیاد قواعد عمومی، مثبت است. درحقوق انگلیس، هم در رویه قضایی و هم در پارلمان این مهم به صورت مستقل مورد توجه قرار گرفته است و مباحث جالبتوجهی در خصوص شمول بیاحتیاطی مشترک نسبت به صغیر مطرح می گردد. بااینوجود، تحقیق نشان میدهد از یکسو؛ برای تشخیص ارتکاب بیاحتیاطی صغیر، به جای توجه به معیار عینی، باید به معیار ذهنی؛ مانند میزان درک و تجربه یک صغیر توجه نمود و ازاین طریق در بسیاری از موارد با بیاحتیاط محسوب ننمودن او، از نتایج ناعادلانه اجتناب نمود. از سوی دیگر به دلیل اهمیت نقش والدین در جلوگیری از ورود آسیب به فرزندان صغیر، باید محدوده تکلیف به مراقبت سرپرستان در خصوص افعال صغیر در خانواده مشخص گردد؛ زیرا اگر نقض تکلیف مراقبتی والدین کودک را در وضعیتی قرار دهد که آسیب وارده مستقیماً از بیاحتیاطی ناشی شود و قابل پیشبینی باشد که فقدان مراقبت از فرزند در این موقعیت احتمالاً به آسیب منجر خواهد شد،
According to the rule of contributory negligence the extent of victim`s involvement will reduce the amount of tortfeasor`s liability. When victim be a minor person and his or her action along with the third party’s harmful action cause damage, the question is can still apply the rule of contributory negligence? And as a result the rule of contributory negligence reduces the scope of tortfeasor`s liablity? In Iran law, given the silence of law and judicial practice, the answer to the question on the basis of general rules is positive. In England law, both in the judiciary and in parliament, this issue has been considered independently and there are interesting discussions in this regard. However, as a general rule it can be said that under the Common Causes of Reform Act of contributory negligence 1945, generally every person, both minor and major, is subject to contributory negligence and as a result is divided into liability. However, research shows that, on the one hand, in order to distinguish minor`s negligence, rather than objectively and specifically the factor of age, to avoiding of unfair consequences must consider subjective criteria, such as the extent of his or her understanding and experience. .
Machine summary:
با توجه به تحولات رويه قضايي ميتوان گفت وجود تکليف به مراقبت به عنوان رکن نخست نيازمند عادلانه ، منصفانه و معقول بودن شناسايي چنين تکليفي است ؛ افزون بر آن زيان وارده بايد قابل پيش بيني باشد و همچنين خواهان و خوانده داراي رابطه نزديکي نيز باشند که مورد اخير ريشه در همان قاعده همسايگي دارد.
آيا در اين صورت نيز قاعده بياحتياطي مشترک به کاهش قلمرو مسئوليت و بلاجبران ماندن بخشي از خسارت که ناشي از کوتاهي يا اقدام خود شخص صغير يا والدين و سرپرستان است ، ميانجامد؟ با نگاهي کلي به دو نظام حقوقي انگلستان و ايران ، چنين به نظر مي رسد که امتياز خاصي در رابطه با بياحتياطي مشترک در فرضي که زيان ديده يک کودک است ، وجود ندارد و نظير يک شخص بالغ با او رفتار خواهد شد.
حکم مزبور پرسش هاي مهمي را ايجاد ميکند؛ براي نمونه آيا ميتوان پذيرفت که هر صغيري قادر به بياحتياطي مشترک است ؟ آيا لازم نيست حداقل سن ثابتي براي مسئول بودن صغير به خصوص در بحث بياحتياطي مشترک وجود داشته باشد؟ شايان ذکر است از منظر حقوق ايران ، نظر به اينکه ضمان يک حکم وضعي محسوب ميشود و در احکام وضعي برخلاف احکام تکليفي، شرايط عامه تکليف لحاظ نميشود، ماده ١٢١٦ قانون مدني در پرتو قواعدي نظير آنچه بيان شد و همچنين قاعده احترام مال مسلم ، امکان شناسايي صغير به عنوان عامل زيان و ضمان او را مورد پذيرش قرار داده است .