Abstract:
پژوهش حاضر با هدف فهم فرآیند غیرنهادی شدن ازدواج با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی انجام شده است. 14 شرکتکننده بهوسیله نمونهگیری هدفمند و با استراتژی نمونهگیری معیار انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق استفاده شد. پس از تجزیهوتحلیل یافتهها، 12 مضمون اصلی در تجربه آنها که عبارتاند از: تغییر زیست و عادتواره بهمثابه بستری برای شکلگیری شرایط کژقواره و بیرغبتی به ازدواج دائم، دوگانگی احساس، نداشتن مهارتهای زندگی و ازدواج آزمایشی، جذابیت و نیاز جنسی، زیست مجردی، دور زدن قانون خانواده، واسازی ارزشی، هویت مخدوش، جایگزینی کنشگری حسابگرانه به تقدیرگرایانه، مواجهه با دیگری و تجربه بازاندیشانه، از مضامین محوری و مشترک افراد در ارتباط با ازدواج سفید بهعنوان مؤلفههایی از سبک زندگی غربی در این مطالعه است. مشارکتکنندگان در مورد روی آوردن به این ازدواج ذکر مینمایند، عدم اعتقاد به ازدواج رسمی، آزادی انتخاب و حق بر بدن، عدم امنیت شغلی و درآمد کافی، آشنایی بیشتر و عدم اعتماد از مهمترین تفاسیر از شکلگیری این روابط بوده است.
The present study was conducted with the aim of understanding the process of deinstitutionalization of marriage among people who have experience and familiarity with this issue and their main motives for doing such a practice with a qualitative approach and phenomenological method. For this purpose, semi-structured and in-depth interviews were conducted with 14 young people from Shiraz province, and a purposeful sampling method was used to select them. After analyzing the findings, 12 main themes in their experience are: change in life and habits as a platform for the formation of bad conditions and reluctance to permanent marriage, duality of feeling, lack of life skills and Experimental marriage, sexual attraction and need, celibacy, circumventing family law, value deconstruction, distorted identity, replacing calculating activism with determinism, encountering the other and rethinking experience are the central and common themes of people in connection with white marriage as a component of Western lifestyle in this study. The participants mentioned about turning to this marriage, the lack of belief in formal marriage, freedom of choice and right to the body, lack of job security and sufficient income, more familiarity and lack of trust have been the most important interpretations of the formation of these relationships.
Machine summary:
پس از تجزیهوتحلیل یافتهها، 12 مضمون اصلی در تجربه آنها که عبارتاند از: تغییر زیست و عادتواره بهمثابه بستری برای شکلگیری شرایط کژقواره و بیرغبتی به ازدواج دائم، دوگانگی احساس، نداشتن مهارتهای زندگی و ازدواج آزمایشی، جذابیت و نیاز جنسی، زیست مجردی، دور زدن قانون خانواده، واسازی ارزشی، هویت مخدوش، جایگزینی کنشگری حسابگرانه به تقدیرگرایانه، مواجهه با دیگری و تجربه بازاندیشانه، از مضامین محوری و مشترک افراد در ارتباط با ازدواج سفید بهعنوان مؤلفههایی از سبک زندگی غربی در این مطالعه است.
همخانهها کمتر گزارش میدهند که قصد دارند با شریک زندگی خود ازدواج کنند و زندگی مشترک سریالی در حال افزایش است 4 a"/>a"/> 2014، 209) به عبارتی، امروزه زندگی مشترک کمتر انتخابی است، به این معنا که کسانی که همزیستی مشترک دارند، از کسانی که از نظر خصوصیات اندازهگیری شده و اندازهگیری نشده باهم زندگی نمیکنند، کمتر قابلتشخیص هس > طبق تئوری انتشار، گزینشپذیری زندگی مشترک U شکل است، با رایجتر شدن زندگی مشترک کاهش مییابد و تنها زمانی افزایش مییابد که زندگی مشترک تقریباً جهانی شود، و باعث میشود کسانی که زندگی مشترک ندارند، بهعنوان یک گروه انتخابی یا متمایز باشند.
همچنین Bulloch Rapp and Stauder Zella Soulsby, and Bennett Mastekaasa Braithwaite and Holt-Lunstad Lichter Horowitz,Graf,Livingston Wagner زندگی مشترک برای سالمندانی که در مراحل بعدی زندگی باهم زندگی میکنند، در حال افزایش است؛ زیرا تعداد افراد بالای 50 سال از سال 2007 تا 2016، 75 درصد افزایش یافته است.
Links between premarital cohabitation and subsequent marital quality, stability, and divorce: A comparison of covenant versus standard marriages.