Abstract:
زبانهای فارسی و لهجههای آن از دیرباز تا امروز بر زبانهای شبه قاره هند و پاکستان اثر گذاشتهاند. یکی از آن زبانها زبان هندی است که از اثر زبان فارسی بر آن، زبان اردو پدیدار گشته که دربارهی آن مقالات فراوانی به رشته تحریر درآمده است. در کنار زبان هندی، در آن سرزمین، زبان دیگری است که در استان سند پاکستان رواج دارد، موسوم به سندی که شاید بتوان آن را غنیترین زبان شبه قاره هند و پاکستان محسوب داشت. (پس از زبان هندی زبان سندی) حدود ۴۰ میلیون الی ۷۰ میلیون نفر متکلم در آن کشورها دارد.این زبان نیز تحت تاثیر زبانهای فارسی و لهجههای آن قرار داشته است. ما در این مقاله بر آنیم تا تاثیرات زبان مذکور را از زبانهای فارسی و لهجههای آن نشان دهیم.
Machine summary:
تأثیر واژههای فارسی دری در زبان سندی نخست: تأثیرات لغوی بسی واژهها و کلمات فارسی از راه نفوذ زبان و ادبیات دری از هزار سال پیش تا تفوق نهایی انگلیسیها (۱۸۵۷م) به این سرزمین مهران 1 (سند) داخل گشته و به دلیل استعمال آنها توسط نویسندگان و شاعران آن سامان شناسنامه محلی گرفته و جزء واژههای ادبی و محاورهای آن زبان شده است.
البته این تأثیرات نیز در محدودهی اسماء و نامها، ضمایر و گاهی صفات میباشد، برای مثال به واژههای ذیل و شرحِ آنها توجه کنید: لفظ (بار) سندی که از اصل سانسکریت (بال) گرفته شده و به معنی فرزند و بچه است.
لُغتِ «کَت» و لفظِ «نیم کت» که در لهجههای جنوب ایران بر میز و صندلی مدارس اطلاق میشود، در زبان سندی با کتاب «کث» و با تلفظ «کتِ» فارسی در معنی تختِ خواب استعمال دارد.
درباره این مُدعا میتوان از کتاب «سندی معلم» تألیف دکتر غلامعلی آلانا، استاد دانشگاه سند و کتاب «واژههایی از شوشتری» تألیف محمدباقر نیرومند، از انتشارات فرهنگستان زبان فارسی صدها مثال بهدست داد که بنده در اینجا بهعنوان شاهد چند مثال نقل میکنم: سندی, شوشتری اسم مفرد, جمع, اسم مفرد, جمع زال (زن), زالون (زنها), خراط, خراطون میز (میز), میزون (میزها), سوزنگر (سیزنگرون), سوزنگرون هوا (باد), هوائون, بچه, بچون دوا (دارو), دائون, , نکته قابل ملاحظه دیگر، در اینجا شباهت بعضی حروف اضافه سندی و لهجهی لُری میباشد، چه از لحاظِ تلفظ و چه از جهتِ قرابتِ معنائی.