Abstract:
هنر، همواره بر آن است تا در عمل بین عناصر و جزئیات زندگی، رابطهای نو برقررار کند. «سوررئالیسم» مکتبی است هنری و ادبی که در فاصلة جنگهای اول و دوم جهانی، در اروپا شکل گرفت. با نگاهی به شعر سپهری، میتوان دریافت که اساس بسیاری از اشعار او بر جنبۀ سوررئالیسمی بنا شده است، به گونهای که خواننده را به تامل و اندیشه وا میدارد. بر اساس شباهت ها و مشترکاتی که بین مکتب سوررئالیسم غرب با شعر سپهری وجود دارد، این مقاله بر آن است تا با روش توصیفی _ تحلیلی، به بررسی مولفههای سورئالیست در شعر سپهری بپردازد. ویژگی ها و توانمندیهای نهضت سوررئالیسم عبارتند از: عشق، جنون، خواب و رویا، نگارش خودکار، ناخودآگاه، پیوستگی و ناپیوستگی، بیان نقیضی، که در این مقاله مورد بحث قرار گرفتهاند.
مقالۀ حاضر به روش کتابخانهای و به شیوۀ تحلیل محتوی انجام شده است. با شواهدی که در اشعار سپهری وجود دارد، به این نتیجه رسیدیم که سبک شعری سپهری بسیاری از اصول و مبانی نگارش خودکار سوررئالیسمی را داراست و به کارگیری مبانی سوررئالیسم در اشعار سپهری با توجّه به دغدغة فکری و خطمشی اندیشۀ او صورت گرفته است.
Machine summary:
در سبک سوررئالیسم به قوۀ وهم، رؤیا و تداعی آزاد صور پنهان در ضمیر ناخودآگاه هنرمند اصالت داده میشود و هنرمند میکوشد تا در خلق اثر هنری از سیطرۀ عقل و ادراکات حسی رها شود و به صورتهای مکتوم در روح و روان خود تجلی خارجی بخشد؛ آنان معتقد بودند هنر هرگز نمیتواند به وسیلۀ عقل و هوشیار و بیدار آفریده شود و بر این باور بودند که با سست و Klee Max Ernest Chirico J.
درهم ریختن نظم معمول در شعر سپهری، مقابله با سنّت و درهم شکستن فضای متداول، از اصول قطعی و پذیرفته شده است؛ در اشعار سپهری فضاهای مختلفی، یکی پس از دیگری رخ مینمایند؛ فضاهایی که به ابهام، ختم میشوند و شاعر موفّق میشود با تلفیق عنصر رؤیا و واقعیّت، به نگاهی جدید دست یابد: روی پل دخترکی بیپاست/ دب اکبر را بر گردن او خواهم آویخت (همان: 345) ذهن سهراب به طور خودکار از عادتها و هنجارها عدول میکند و امور غریب و مافوق طبیعی را آشنا و حسی میآفریند: قسمتی از آسمان افتاد در لیوان آب من/آب را با آسمان خوردم (همان: 386) بالش من پرآواز پر چلچههاست (همان:397) کودک آمد میان هیاهوی ارقام /کودک از پلههای خطا بالا رفت/ ارتعاشی به سطح فراغت دوید/ وزن لبخند ادراک کم شد(همان:174).