Abstract:
انتخابات یکیاز مهمترین رخدادهای جامعهشناسی دینی- سیاسی در هر جامعه ی اسلامی است. انتخاب اصلح برای تصدی مناصب مختلف از سطوح عالی تا عمومی جامعه، در صورتی تحقق مییابد که داوطلبان، ناظران و مجریان واجد شرایطی باشند. در حیطه فقه سیاسی، دارای احکام و آثار فقهی و حقوقی بسیاری است. و این موضوع مسألهای پیشینهدار و مورد بحث در نزد فقهای فِرَق مذاهب اسلامی و کارشناسان سیاسی بوده و هست. از این جهت سوال اساسی قابل طرح در نوشتار پیش رو این است که آیا «عدالت» در ارکان انتخابات شرطیت دارد؟ آثار و احکام فقهی آن کدام است؟ چرا که یکی از عوامل رشد و بالندگی حکومت اسلامی انتخابات است بدین سان و از آنجا که که اثر حکمی ارکان انتخابات با وصف عدالت، در تحقق انتخابات مطلوب دارای اهمیّتی شگرف است. نوشتار حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی و با اتکال بر منابع اصیل دینی وسیاسی، دادههای کتابخانهای را به تجزیه و تحلیل این مسأله واداشته است. تا با استناد برآرای فقهای مذاهب اسلامی وکارشناسان سیاسی، شرطیت عدالت و چگونگی احراز و اثبات آن نسبت به ارکان انتخابات را مورد تبیین و بررسی قرار دهد.
Elections are one of the most important religious-political sociological events in any Islamic society.The right choice for various positions from the highest to the highest levels of society is realized if there are qualified candidates,observers and facilitators.Inthe field of political jurisprudence,it has many rules and jurisprudential and legal effects.And this issue has been and is a long-standing and discussed issue among the jurists of different sects of Islamic religions and political experts.Therefore, the main question that can be asked inthe following article is whether "justice" is a condition in the pillars of elections?What are its jurisprudential effects and rules?This is because one of the factors for the growth and development of the Islamic government is the elections, and since the legal effect of the pillars of the elections with the description of justice is of great importance in the realization of the desired elections.The present article has forced the library data to analyze this issue by descriptive-analytical method and relying on original religious and political sources.Based on the opinions of the jurists of Islamic religions and political experts, to explain and examine the condition of justice and how to achieve and prove it in relation to the elements of elections.
Machine summary:
از این جهت سؤال اساسی قابل طرح در نوشتار پیش رو آن است که از منظر فقه سیاسی، «عدالت» دارای چه مفهومی در انتخابات است؟ یکی از عوامل رشد و بالندگی حکومت اسلامی انتخابات است که منجر به جلب مشارکت سیاسی مردم در فرایند تصمیمسازیهای کلان، جلب اعتماد مردم به نظام سیاسی، حفظ و کرامت انسانی شهروندان، سپردن امور مردم به دست نمایندگان خود و دورماندن از شائبه استبداد و خودمحوری نظام حاکم بر جامعه اسلامی و موارد دیگر میشود (فلاح و ایزدهی، 1398: ص79-92).
در همین راستا، پرسشهای بعدی این است؛ در احراز عدالت، آیا فرد باید متخلق به صفت عدل باشد یا کافی است بر میزان عدل عمل نماید؟ به عبارت دیگر، آیا داوطلبان انتخابات، ناظران و مجریان باید عدالت وصفی داشته باشند، یا فعلی یا هر دو؟ از منظر دیگر میتوان پرسش را این گونه مطرح نمود: آیا برای احراز عدالت فرد، همین که مرتکب گناهان کبیره نشود و اصرار بر گناهان صغیره نداشته باشد، کفایت میکند؟ تشخیص آن چگونه است؟ دیگر آنکه، در عدالت داوطلبان انتخابات و برگزارکنندگان، میتوان به حسن ظاهر بسنده نمود؟ یا باید به نفسالامر (باطن) عدالت وجودی و باطنی فرد رسید؟ اگر ملاک حُسن ظاهر باشد، آیا شهرت عرفی بر مبنای حُسن ظاهر میتواند بر عدالت فردی دلالت داشته باشد، یا باید بررسی نمود؟ شهرت عرفی، اذعان به عرف عام است؟ یا یک یا چند نفر باید بر عدالت وی شهادت دهند؟ آیا در احراز عدالت فردی، حسنالظن کفایت میکند؟ یا باید علم داشت؟ از آنجایی که ابتناء و استناد استخراج بسیاری از احکام و فتاوای مجتهدین متأخر، از آرای اکابر فقاهت قدما است؛ در نتیجه با توجه به بیان امام خمینی در وصیتنامه سیاسی- الهی خود که گفتند: «...