Abstract:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی و علل ایجاد شکاف بین آموزش حسابداری در مقطع کارشناسی و نیازهای حرفه در ایران انجام شده است. علاوهبر این، سرفصلهای آموزشی لازم برای کاهش این شکاف از دیدگاه خبرگان نیز ارائه شده است.
روش: این پژوهش با استفاده از روش تئوری دادهبنیاد انجام شده است. بدین منظور با استفاده از روش نمونهگیری نظری و با انجام مصاحبه با ۱۴ نفر از صاحبنظران، مفاهیم و مقولهها استخراج شد. مراحل طیشده برای انجام پژوهش عبارتاند از: تدوین سؤالهای کلی پژوهش؛ مصاحبه با صاحبنظران؛ استخراج مفاهیم و مقولهها و مشخصات و ابعاد آنها؛ طبقهبندی مقولهها با استفاده از سه نوع کدگذاری باز، محوری و انتخابی؛ ارائه مدل نهایی پژوهش.
یافتهها: مدل نهایی شکاف بین آموزش حسابداری در مقطع کارشناسی و نیازهای حرفه در ایران، در قالب شرایط علّی، شرایط بستر، شرایط مداخلهگر، راهبردها و پیامدها ارائه شد. بر اساس یافتههای پژوهش، شرایط علّی و عوامل ایجاد شکاف شناسایی شده عبارتاند از: الزامات قانونی و مقرراتی جدید حاکم بر کشور؛ تغییرات سریع فناوری؛ جهانیشدن حرفه حسابداری؛ عوامل کیفی آموزش، مانند تغییرنیافتن و بهروزنشدن سریع سرفصلها و متون آموزشی با توجه به تغییرات محیط اقتصادی و مالی و همچنین، بهروزنبودن برخی اساتید دانشگاه در خصوص نیازهای حرفه. مهمترین راهبردهایی که در صورت اجرای آن، میتوان به کاهش این شکاف کمک کرد، عبارتاند از: وزندهی و زمانسنجی در برخی از سرفصلهای درسی؛ بازنگری در برخی از درسها و سرفصلهای آموزشی؛ ارتقای کتب آموزشی؛ ارتقای سطح دانش عملی دانشجویان؛ بهکارگیری شیوههای مختلف در تدریس و نظارت لازم بر تدریس اساتید؛ ایجاد زیرساختهای فناوری اطلاعات برای بهکارگیری آن در حوزه آموزش؛ چابکی در تصویب و راهنمای اجرای استانداردها توسط سازمان حسابرسی؛ برگزاری دورههای آموزش مجازی و حضوری؛ حضور اساتید در تشکلهای حرفهای. پیامدهای حاصل از اجرای راهبردها عبارتاند از: وجود دورههای آموزشی برای تمامی دانشجویان سراسر کشور و رعایت عدالت آموزشی؛ آگاهی اساتید دانشگاه از تغییرات بهوجود آمده در حرفه با حضور آنها در تشکلهای حرفهای و در نتیجه، هماهنگی بیشتر بین حرفه و دانشگاه؛ بهکارگیری اساتید متخصص و متناسب با هر درس در دانشگاهها؛ استفاده از شیوههای جدید آموزشی؛ ارتقای سطح دانش عملی دانشجویان؛ بازنگری و تجدیدنظر در سرفصلهای آموزشی. گفتنی است که در متن مقاله، همه با جزئیات توضیح داده شده است.
نتیجهگیری: با توجه به پیشرفتهای مداوم در بازارهای مالی، شکاف بین آموزش حسابداری و نیازهای حرفه از اهمیت زیادی برخوردار است و نیاز است که بهصورت دورهای، این شکاف و علتهای آن بررسی شود. با توجه به راهبردهای ارائه شده در این پژوهش، پیشنهادهایی برای برخی نهادهای مرتبط با موضوع پژوهش ارائه شده است. برای مثال، در خصوص کمیته تدوین برنامهریزی آموزشی، میتوان به فرصت ایجاد عرضاندام برای اعضای حرفه بهمنظور تعیین سرفصلهای آموزشی، وزندهی و اولویتبندی در سرفصلهای آموزشی اشاره کرد. در خصوص نقش دانشگاهها، باید تلاش شود تا از رسالهها و پایاننامههای حوزه آموزش حمایت کافی صورت گیرد و همچنین، تأمین مالی کافی برای بهکارگیری اساتید حرفه در تدریس برخی دروس انجام شود تا از این طریق، فرصت انتقال تجربههای آنها در برخی دروس کاربردی، مانند حسابرسی و مالیات ایجاد شود. ایجاد همگرایی بیشتر سازمان حسابرسی با سایر نهادهای دولتی، مثل سازمان امور مالیاتی، برای بهرسمیت شناختن استانداردهای تدوین شده در تهیه صورتهای مالی، ابهامهای بهکارگیری برخی استانداردها را کاهش میدهد و میتواند عاملی برای رفع این شکاف محسوب شود.
Abstract:
Objective: This study aimed to explore the factors contributing to the misalignment between undergraduate accounting education and professional requirements in Iran and it could present expert perspectives on the essential educational components and curricula necessary to bridge this gap. Methods: This research was done employing the grounded theory method. For this purpose, concepts and categories were extracted by using the theoretical sampling method and conducting interviews with 14 experts. The steps taken to conduct the research included formulating general research questions, interviewing experts, extracting concepts and categories and their specifications and dimensions, classifying categories using open, Axial and selective coding, and presenting the final research model. Results: The final model of the gap between undergraduate accounting education and professional needs in Iran was presented in the form of causal conditions, underlying conditions, intervening conditions, strategies, and consequences. Throughout this research, several critical factors were considered, including the evolving legal and regulatory landscape of the country, the rapid technological advancements, the globalization of the accounting profession, and quality-related issues in education. These quality-related concerns encompassed the infrequent changes and updates to curricula and educational materials in response to shifts in the economic and financial environment, as well as the need for ongoing professional development among university professors. Regarding the needs of the profession, it was identified as the causal conditions and factors of the gap. One of the most crucial strategies for mitigating this gap entails reevaluating the weighting and timing of certain course curricula, revising specific lessons and educational programs, enhancing educational materials, elevating the practical knowledge level of students, diversifying teaching methods, and ensuring the adequate supervision of professors' teaching. Additionally, creating an information technology infrastructure for educational purposes, expeditious approval and guidance on the implementation of standards by the audit organization, conducting both virtual and in-person training courses, and encouraging professors' active involvement in professional organizations are all essential measures to bridge the divide. The consequences of the implementation of the strategies include the existence of training courses for all students across the country and the observance of educational justice, the awareness of university professors about the changes that have occurred in the profession with their presence in professional organizations, and as a result, greater coordination between the profession and the university is employing expert professors suitable for each course in universities, using new educational methods, improving the level of students' practical knowledge, reviewing and revising the educational topics that are mentioned in detail in the text. Conclusion: Due to continuous developments in financial markets, the gap between accounting education and the need for the profession is very important and it is necessary to periodically examine this gap and its causes. According to the strategies presented in this research, several suggestions have been made for some institutions related to the subject of the research. For example, regarding the educational planning committee, it is possible to mention the opportunity to create scope for members of the profession to determine educational curricula, weighting, and prioritization in educational curricula. Regarding the role of universities, efforts should be made to provide sufficient support to theses and theses in the field of education and provide sufficient funding to employ professional professors to teach some courses so that they can share their practical experiences with students in some applied courses such as auditing and or transfer tax laws. Establishing greater convergence of the audit organization with other government institutions such as the tax affairs organization to recognize the standards developed in the preparation of financial statements to reduce ambiguity in the application of some standards can be considered as one of the practical suggestions of this research and a factor to reduce this gap.
Machine summary:
مهم ترين راهبردهايي که در صورت اجراي آن ، مي توان به کـاهش ايـن شکاف کمک کرد، عبارت اند از: وزن دهي و زمان سنجي در برخي از سرفصل هاي درسي ؛ بازنگري در برخي از درس ها و سرفصل هـاي آموزشي ؛ ارتقاي کتب آموزشي ؛ ارتقاي سطح دانش عملي دانشجويان ؛ به کارگيري شيوه هـاي مختلـف در تـدريس و نظـارت لازم بـر تدريس اساتيد؛ ايجاد زيرساخت هاي فناوري اطلاعات براي به کارگيري آن در حوزه آموزش ؛ چـابکي در تصـويب و راهنمـاي اجـراي استانداردها توسط سازمان حسابرسي ؛ برگزاري دوره هاي آموزش مجازي و حضوري ؛ حضور اساتيد در تشکل هاي حرفه اي .
محتويات برنامۀ آموزشي توسط برنامۀ درسي مشخص مي شود که اين موضوع بحث زيادي بين ذي نفعان مختلف در مورد اينکه فارغ التحصيلان حسابداري براي دنبـال کـردن کـار خـود، به صورت حرفه اي به چه نوع آموزش هايي نياز دارند را ايجاد کرده است (کاواناق و درنان ٦، ٢٠٠٨).
آيا سرفصل هاي فعلي آموزشي پاسخ گوي نيازهاي فعلي و آتي جامعه خواهد بود و چه سرفصـل هـايي نيازمنـد بازنگري است ؟ با توجه به ادبيات پژوهش که در ادامه ذکر خواهد شد و تغييراتي که در محيط بازارهاي مـالي ايـران در دهـه هـاي گذشته رخ داده و به تبع آن ، جايگاه رشته حسابداري ارتقا پيدا کرده است و همچنين ، چالش بسياري از دانشجويان هنگام ورود به صنعت ، در اين پژوهش شکاف بين آموزش حسابداري در مقطع کارشناسي و نيازهاي حرفه بررسي شـده اسـت .
International Accounting Education Standards Board از طريق : توسعه و تنظيم استانداردهاي آموزشي بين المللي باکيفيت بالا است که شايستگي حسابداران حرفه اي را افزايش مي دهد، در نتيجه حرفه حسابداري در سراسر جهان را تقويت مي کند و به تقويت اعتماد عمومي کمک مـي کنـد (هيئـت استانداردهاي بين المللي آموزش حسابداري ، ٢٠١٩).
Hassall, Joyce, Montaño & Anes 4.