Abstract:
در قانون مجازات اسلامی، جنایت بر پلک، در دو قالب کلّی «ازاله» و «شکافتن» تصویر شده است. علیرغم تفاوت فاحش میان این دو قالب، قانونگذار در مادتین 590 و 591، برای هر دو، دیه برابر مقرّر کرده است. با وجود این که پژوهش هائی در زمینه نقد و بررسی مفادّ ماده 590 نگاشته شده و پژوهشگران همّت خود را صرف مسأله ازاله پلک کرده اند لکن به نظر می رسد با توجّه به برخی تأمّلات، بررسی مسأله شکافتن پلک و میزان دیه آن که در ماده 591 بازتاب یافته از ضرورت بیشتری برخوردار است. در این پژوهش ضمن مراجعه به منابع معتبر فقهی و با رویکردی توصیفی - تحلیلی، هم بنای ماده 591 نقد و بررسی شده و هم مبنای این ماده مورد واکاوی قرار گرفته است. این پژوهش نشان می دهد ماده مذکور به جهت ساختار تقنینی و به اعتبار بنای خود، دچار ابهام است؛ این ابهام هم در تعبیر «شکافتن» وجود دارد و هم در تعبیر «دیه». علاوه بر این، مبنای اصلی تقریر این ماده روایت ظریف است که به جهات مختلف نمیتواند مورد استناد قرار گیرد؛ مضافاً این که فتاوای مراجع تقلید تأیید میکند که برای شکافتن پلک اساساً دیه ای ثابت نیست بلکه از موارد رجوع به ارش است.
Eyelid crime is classified as "cutting" and "splitting" under the Islamic Penal Code. Despite the significant differences between the two types, the legislature has allowed equal Diya for each under Articles 590 and 591. Although some studies have been conducted to critique the provisions of Article 590 and researchers have focused their efforts on the issue of eyelid cutting, it appears that investigating the issue of eyelid splitting and the amount of its Diya reflected in Article 591 is essential according to some reflections. In this research, both the structure and basis of Article 591 will be analyzed while referring to valid jurisprudential sources, using a descriptive-analytical approach. The present work demonstrates that the article is confusing, owning to its legislative structure and validity. Both the interpretations of "splitting" and "Diya" are ambiguous. Also, the major foundation of the interpretation of the article is a significant narration that cannot be cited due to different reasons. In addition, the fatwas of the grand marjas affirm that the Diya for eyelid splitting is one of the cases referred to Arsh, rather than being fundamentally constant.
Machine summary:
با وجود اين که پژوهش هائي در زمينه نقد و بررسي مفاد ماده ٥٩٠ نگاشته شده و پژوهشگران همت خود را صرف مسأله ازاله پلک کرده اند لکن به نظر مي رسد با توجه به برخي تأملات ، بررسي مسأله شکافتن پلک و ميزان ديه آن که در ماده ٥٩١ بازتاب يافته از ضرورت بيشتري برخوردار است .
مواد ٥٩٠ و ٥٩١ قانون مجازات اسلامي که درصدد بيان ديه جنايت بر پلک هستند در مجموع ، دو قالب کلي براي جنايت بر اين عضو حساس درنظر گرفته اند: نخستين قالب اين جنايت «ازاله پلک » است ؛ بدين بيان که جنايت وارده موجب شود پلک ها از بين رفته و شخص فاقد پلک شود؛ خواه به نحو قطع باشد و خواه به نحو سوزاندن و يا هر جنايت موجب ازاله ي ديگري: «ديه مجموع چهار پلک دو چشم ، ديه کامل ، ديه هر يک از پلک هاي بالا، يک ششم ديه کامل و ديه هر يک از پلک هاي پايين ، يک چهارم ديه کامل است » (ماده ٥٩٠ق .
اما اين ميزان آگاهي نسبت به معناي لغوي شکافتن براي درک مفهوم آن در ماده فوق کافي نيست ؛ زيرا با توجه به اين که از يک سو، شکافتن پلک مفهوم منضبطي ندارد که حدود و ثغور تحقق آن کاملا و مشخصا تعيين شده باشد، و از سويي ديگر چون ديه اي معادل ازاله به آن تعلق گرفته ، مفهوم دقيق آن در هاله اي از ابهام فرو رفته است و لااقل براي مراجعان به قانون شفافيت کافي را ندارد.