Abstract:
حوادث 11 سپتامبر گرچه خود علت و عامل فرآیندهای پس از خود به شمار میآید، آما خود نیز معلول و محصول زمینههای سیاسی- امنیتی متعددی است که غفلت از آنها، شناخت و درک صحیح از نظام بینالمللی را با مشکل و خطا روبهرو میسازد. اما علیرغم این مساله، اکنون سیاست خارجی امریکا پس از این حوادث بر دو پایه استوار شده است، اولی تاکید بر نیروهای مسلح و نظامیگری در عرصه روابط بینالملل و دیگری خلق دشمن جدیدی که بتواند تداوم و مشروعیت پایه اول را امکانپذیر سازد. دولت امریکا در اجرای خواستههای خود نیاز به تداوم بحران در سطح بینالملل و حفظ وضعیت جنگی دارد و صرف متهم نمودن طالبان و القاعده در اجرای این سیاست کفایت نمیکند. بنابراین لازم است دامنه اتهامات و برخرود را وسعت بخشد و براین اساس به اهمیت تهدیدات و اهداف سیاست خارجی خود، علاوه بر مبارزه با تروریسم، موضوع سلاحهای کشتار جمعری را نیز اضافه کرده و دولتهای دیگری را نیز در این فهرست قرار دهد. در پرتو چنین تحولی است که مقاله حاضر بر آن است تا با مطالعه اهداف سیاست خارجی امریکا، وضعیت فعلی و آتی دنیای اسلام را تشریح کند و در پایان نیز راهکارهای متصوری را جهت خنثیسازی اقدامات دولت آمریکا پیش روی تصمیمسازان جمهوری اسلامی قرار دهد.
Machine summary:
"د) آمریکا رویاروی اسلام از زمانی که انقلاب ایران با تکیه بر اعتقادات مذهبی و بازگشت به اسلام به پیروزی رسید و منافع آمریکا را به خطر انداخت و بارها این ابر قدرت را با همة قدرت نظامی، اقتصادی و نفوذ سیاسی تحقیر نمود و صهیونیستها هم به طور جدی متوجه این خطر عظیم برای سیاستهای توسعه طلبانه خود گردیدند به ویژه در آن زمان که آثار این انقلاب در لبنان توانست زخمی التیام ناپذیر بر قدرتهای بزرگ جهانی و اسرائیل وارد آورد نه تنها موجب دغدغة خاطر دولتمردان آمریکایی گردید بلکه نظریه پردازان آمریکایی و در واقع سیاستگزاران این کشور را به فکر چاره انداخت.
اگر چه آنقدر که آمریکا از خیزش و بیداری اسلامی وحشت دارد اروپاییها تا آن حد بیمناک نیستند؛ نباید فراموش کرد که اشتراک فرهنگ غرب و تشابه نظامهای سیاسی آنها و وجود اقلیتهای مسلمان قدرتمند در این کشورها میتواند نگرانیهای آنها را نیز افزایش دهد و آنها هم موجودیت نظامهای خود را در خطر ببینند؛ بنابراین باید به آنها اطمینان داد که مشکل جهان اسلام با آمریکا تنها سیاستهای سلطهگرانه و زورگویانه این دولت است و آنچه را که هانتینگتون سعی میکند به عنوان جنگ تمدنها القا کند یک افسانه بیش نیست."