Abstract:
هدف اصلی این تحقیق بررسی تاٴثیرساختارسرمایه برسود آوری در شرکتهای پذیرفته شده دربورس اوراق بهادارتهران میباشد. از آنجا که گزارشات مالی در پیش بینی وتصمیمگیری استفاده کنندگان ازاهمیت زیادی برخوردار است؛ لذا دراین مطالعه به بررسی تاٴثیر هموارسازی سود برساختارسرمایه وسودآوری، طی دوره 1390-1395 پرداخته شده است. دراین پژوهش 74 شرکت پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران با استفاده ازروش حذف سیستماتیک انتخاب وجهت تجزیه وتحلیل وآزمون فرضیهها ازفنون آماری همچون رگرسیون خطی ساده وتست همبستگی پیرسون وZr استفاده و نهایتا برای تشخیص شرکتهای هموارسازازغیر هموار ساز ازمدل ایکل استفاده گردیده است. یافتههای این تحقیق وجود هموارسازی ورابطه ساختارسرمایه وسود آوری درشرکتهای پذیرفته شده بورس اوراق بهاداررا تائید نمود ونشان داد که شرکتها درسطوح مختلف سود شامل سود عملیاتی، سود ناخالص و سود خالص اقدام به هموارسازی مینمایند. نتیجه اصلی تحقیق حاکی ازآن است که علی رغم وجود رابطه معنی داربین برخی ازمتغیرهای فرضیات تحقیق درشرکتهای هموارسازوغیرهموارسازسود از نظررابطه بین ساختارسرمایه با سودآوری بین این دوگروه شرکتها تفاوت معنی داری وجود ندارد.
Machine summary:
نگاره ٢- خلاصه مدل رگرسيون فرضيه فرعي ١-١ فرضيه اصلي اول خطاي معيارتخمين ضريب تعيين تعديل شده ضريب تعيين سطح معني داري نتيجه آزمون ٨٤/٦١٦١٨ ٠/٠٠٧ ٠/٠٠٠ ٠/٦٥٩ ردفرضيه طبق فرضيه اول ١-١درنگاره ٢ سطح معني داري مدل نشان از تائيدشدن فرض H٠ در سطح پنج درصد دارد و وجود همبستگي بين دو متغيرنسبت بدهي کوتاه مدت به جمع دارائيها و نسبت بازده حقوق صاحبان سهام تائيد نمي گردد.
متغيرROE،از توزيع نرمال برخوردار است : H٠ متغير ROE، از توزيع نرمال برخودار نيست : H١ (به تصویر صفحه مراجعه شود)نگاره ٤آزمون کلوگروف – اسميرينف (KS) درشرکت هاي غيرهموارسازسود باتوجه به خروجي نگاره فوق (٠٠٥ فرضيه ١-٢: بين نسبت بدهي کوتاه مدت به جمع دارائيها ونسبت بازده حقوق صاحبان سهام درشرکتهاي غيرهموارسازسود ارتباط مثبت وجود دارد.
نتيجه بررسي سايرفرضيات فرعي فرضيه اصلي دوم شرکت هاي غيرهموارساز طبق نگاره ٦ ازآن جا که sig بيشتر از پنج درصد است ، فرض H٠ در سطح خطاي يک درصد رد مي شود و وجود همبستگي بين اين دو متغير نسبت بدهي بلند مدت به جمع دارائي ها ونسبت بازده حقوق صاحبان سهام تاييد نمي شود.
٩-تفسير نتايج حاصل از تحقيق آنچه درجمع بندي ونتيجه گيري کلي دربررسي رابطه بين ساختارسرمايه وسودآوري به تفکيک شرکت هاي هموارسازسود وغيرهموارسازسود با استفاده ازمدل ايکل درفاصله زماني ١٣٨٢ تا ١٣٨٦ دربورس اوراق بهادارتهران مي توان عنوان کرد اين است که دراين تحقيق ، درشرکت هاي هموارساز،طبق فرضيه ١-١: بين نسبت بدهي کوتاه مدت به جمع دارائيها و نسبت بازده بازده حقوق صاحبان سهام رابطه معني داري وجود ندارد .