Abstract:
طراحی سنتی اصطلاحی است که به دو معنی به کار گرفته میشود، نخست به معنی ترسیم نقوش و آرایههای تزئینیِ دارای سابقۀ تاریخی و دوم به معنی دیزاین و فرایند رسیدن به طرح محصول. این پژوهش روی معنی دوم تمرکز دارد. طراحی سنتی (با معنی دوم) موضوعی است که بسیار در مورد آن صحبت شده است، اما کار پژوهشی بسیار کمی در این حوزه به انجام رسیده است. یکی از عوارض این خلاء علمی این است که پندارها و پیش فرضهای نادرستی پیرامون طراحی سنتی شکل گرفته است. محور این شناختهای غلط، موضوع خلاقیت در طراحی سنتی است. لذا این پژوهش با رویکرد تاریخ اجتماعی، به بررسی خلاقیت در طراحی سنتی میپردازد. پرسشهای متوالی پژوهش عبارتاند از: میدانهای فرهنگی اجتماعی، چگونه شناختِ خلاقیت در طراحی سنتی را تحت تاثیر قرار دادهاند؟ و (با رویکردی تاریخی اجتماعی)، چگونه درکی از خلاقیت در طراحی سنتی شکل می گیرد؟ هدف این پژوهش، نخست واسازی شناخت رایج از خلاقیت در طراحی و صناعات سنتی، از زاویۀ مطالعات اجتماعی هنر است و دوم، ترسیم یک چهاچوب نظری جدید برای بررسی این موضوع. بدین منظور از یک روش تحقیق نظری، از نوع توصیفی ـ تحلیل محتوا استفاده شده است. در گام نخست مولفههایی به عنوان مفاهیم تحلیلی، مقوله بندی شدهاند. سپس در بخش تحلیل، به روش استدلالی و به کمک آن مقولات موضوع تحلیل شده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که: طراحی سنتی خود یک مفهوم برساختۀ مدرن است و طراحی سنتی با طراحی مدرن تفاوت ماهیتی ندارد.
Traditional design is a term that is used in two meanings, first, it means drawing decorative patterns and motives, with a historical background, and second, it means design and the process of reaching the form of a product. This research focuses on the second meaning. Traditional design (with a second meaning) is a topic that has been talked about a lot, but very little research has been done in this area. One of the consequences of this scientific gap is the misconceptions and stereotypes about traditional design. At the heart of these stereotypes is the issue of “creativity in traditional design”. Therefore, this study examines creativity in traditional design with a social historical approach. Consecutive research questions include: How have socio-cultural fields influenced the cognition of creativity in traditional design? And with a social historical approach, how is creativity in traditional design? The first goal of this study is, to deconstruct the current understanding of creativity in traditional design and crafts, (especially with a focus on the sociology of art) and second, to draw a new theoretical framework to study this issue. For this purpose, a theoretical-qualitative research method of descriptive- content analysis has been used. In the first step, the components of theoretical foundations are categorized as analytical concepts. Then, in the analysis section, the subject categories have been analyzed by reasoning method. The results of this study show that: Traditional design itself is a modern constructed concept, and traditional design is not fundamentally different from modern design.
Machine summary:
پرسش های متوالی پژوهش عبارت اند از: میدان های فرهنگی اجتماعی ، چگونه شــناختِ خلاقیــت در طراحــی ســنتی را تحــت تــاثیر قــرار داده انــد؟ و (بــا رویکــردی تاریخی اجتماعی )، چگونه درکی از خلاقیت در طراحی سنتی شکل مـی گیـرد؟ هـدف ایـن پژوهش ، نخست واسازی شناخت رایج از خلاقیـت در طراحـی و صـناعات سـنتی ، از زاویـۀ مطالعات اجتماعی هنر است و دوم ، ترسیم یک چهـاچوب نظـری جدیـد بـرای بررسـی ایـن موضوع .
معمـولاً فـرض بـر این است که نظام های تولید سنتی چیزی به نام طراحی ندارند و اگر هـم باشـد، ایـن طراحـی کاملاً تکراری و بدور از خلاقیت است (نک : ١٩٦٤ Alexander؛ ٢٠٢١ Cross؛ جونز ١٣٩٠).
لـذا هـدف ایـن پـژوهش ، نخست واسازی شناخت رایج از خلاقیت در طراحی سنتی ، با تمرکز بر جامعه شناسی هنر است و دوم ، ترسیم یک چهاچوب نظری جدید برای بررسی این موضوع .
برخلاف تصوری که از هنرمند مستقل و نابغـه وجـود دارد، پـژوهش هـای افـرادی چـون «آرنولد هاوزر» و «مایکل باکسندل ١» نشان می دهد که مفاهیمی مانند «هنر ناب »، «هنرمند نابغـه » و «مالکیت معنوی » حاصل ساختارهای اجتماعی شمال ایتالیا از دورۀ رنسانس و حتی پـیش از آن است (هاوزر، ١٣٨٧: ٣٢٤) و هنرمندان خیلی بیش از آنچـه کـه امـروزه تصـور مـی شـود، تحت تاثیر ساختار اجتماعی ، محرک های فرهنگی و سفارشات کارفرمایان بوده اند.