Abstract:
بررسی تاریخچه غزل در ادب فارسی، بیانگر تحولات بزرگ و درخور توجهی در ساختار و درونمایه این نوع غنایی است که در دوران مختلف با رویکرد خاص فرهنگی و زمانی مورد اقبال شاعران قرار گرفته و در اشعارشان با توجه به سه سطح زبانی، ادبی و فکری نمود یافته و مورد اقبال، استقبال و تقلید شاعران پس از آنها واقع شده است؛ بهگونهای که گاه برخی از این شاعران توانستهاند بنیانگذار مکتب فکری یا سبکی خاص در این زمینه شوند؛ چنانکه میتوان این امر را در غزلیات سعدی شیرازی و خواجوی کرمانی با تفاوتهای ساختاری میان هریک مشاهده کرد. آنچه که در پی میآید؛ تبیین چگونگی هریک از این آثار است.
Machine summary:
بر خوانِ غزل؛ سعدی و خواجوی کرمانی دکتر فرح نیازکار چکیده بررسی تاریخچه غزل در ادب فارسی، بیانگر تحولات بزرگ و درخور توجهی در ساختار و درونمایه این نوع غنایی است که در دوران مختلف با رویکرد خاص فرهنگی و زمانی مورد اقبال شاعران قرار گرفته و در اشعارشان با توجه به سه سطح زبانی، ادبی و فکری نمود یافته و مورد اقبال، استقبال و تقلید شاعران پس از آنها واقع شده است؛ بهگونهای که گاه برخی از این شاعران توانستهاند بنیانگذار مکتب فکری یا سبکی خاص در این زمینه شوند؛ چنانکه میتوان این امر را در غزلیات سعدی شیرازی و خواجوی کرمانی با تفاوتهای ساختاری میان هریک مشاهده کرد.
چنانکه در سوگندنامۀ شهید بلخی این امر قابل مشاهده است: مرا به جان تو سوگند و صعب سوگندی, که هرگز از تو نگردم نه بشنوم پندی دهند پندم و من هیچ پند نپذیرم, که پند سود ندارم به جای سوگندی شنیدهام که بهشت آن کسی تواند یافت, که آرزو برساند به آرزومندی هزار کبک ندارد دل یکی شاهین, هزار بنده ندارد دل خداوندی تو را اگر ملک چینیان بدیدی روی, نماز بردی و دینار برپراکندی و گر تو را ملک هندوان بدیدی موی, سجود کردی و بتخانههاش برکندی به منجنیق عذاب اندرم چو ابراهیم, به آتش حسراتم فکند خواهندی تو را سلامت باد ای گل بهار و بهشت, که سوی قبله رویت نماز خوانندی (نک: صفا، 1351، ج1: 392) چنانکه از این ابیات برمیآید، این اشعار، بیان واقعیت احساسی و عاطفی شاعر است که در غزل، همچون شخصی فردیّت یافته است و جهان پیرامونی و روابط عاطفی انسان در جامعه خویش را، براساس احساسات و عواطف درونی خود توصیف میکند.