Abstract:
نوروز جشن است که هم آهنگ با زمان و تغییرات رخ داده در آن پیش می آید و فراز
و فرودهای متعددی را پشت سر می گذارد اما هرگز شعلۀ آن خاموش نمی شود؛ به تنگی
شیشه ای می ماند که عاوه بر انعکاس درون بهارگونه اش، قالب خود را هرگز از دست نمی
دهد و رنگ روزگار را به زیبایی نقش می زند. در دورۀ اسامی یک عامل غیر دینی برای
تقویت و شکوه دربار و ساطین است. بار عام، شکوه دربارها و جلوه های محیط شهر و
روستا، پیشکش نوروزی، خانه تکانی، فروهر درگذشتگان، چهارشنبه سوری، پیوند آن با آب
و آتش، سفره هفت سین، دید و بازدید نوروزی، عدد هفت و سه، نوروز کوچک و بزرگ،
میر نوروزی، سیزده بدر، انواع بازی ها و گردهمایی های اجتماعی، برپایی علم مقدس و...
نوید بخش جشنی در معنای واقعی کلمه بزرگ و مهم است. این عید ابعاد ملی، سیاسی،
اجتماعی، دینی، ادبی، فرهنگی، قومی، و حتی جهانی دارد که آن را در سطور این مقاله از
دوران اولیۀ اسامی تا دوران معاصر با مصداق های عموما تاریخی مورد بررسی قرار می
دهد و در پایان ما را با گستره و عظمت نوروز که ممزوج با هویت و فرهنگ ایرانی است،
آشنا می کند.
Machine summary:
(هر سه مدخل در دانشنامه ايرانيکا) Bibliography: Abbreviations: Hamāyeš-e Nowruz— Majmuʿa-ye maqālāt-e noḵostin hamāyeš-e Nowruz, Tehran 2000; Nowruz wa čahāšanbe suri—Noḵostin jalasāt-e soḵanrāni wa baḥṯ dar- bāra-ye Nowruz wa čahāšanba suri wa sizdah-bedar, Tehran 1977 Sources: Farāmarz Ḵodādād b.
Cornelius de Bruin, Voyage par la Moscovie, en Perse et aux In- des Orientales, 2 vols.
Ḥosayn Māfarroḵi, Ketāb maḥāsen al-Eṣ fahān, 2 vols.
ʿObayd-Allāh Ayyubiān, “Mir-e Nowruzi: yek-i az marāsem-e ko han-e Nowruz dar Kordestān, Majalla-ye Dāneškada-ye adabi- yāt-e dānešgāh-e Tabriz, 14, 1962, pp.
Moḥammad-Taqi Bahār, “Tanhā aṯar-i az Irān-e qadim, yā ruz-e Nowruz,” Bahār o adab-e Farsi 2, Tehran 1972, pp.
ʿAli Bolukbāši, “Nowruz, bozorgtarin jašn-e bāstāni wa melli-e Irān,” Honar o mardom 4-5, March-April 1963, pp.
, London and New York, 1892, vol.
31, 160, 295, 470, 476, 478, 481 Moḥammad-Reżā Darviši, Nowruz-ḵāni (25 tarāna-ye Nowruzi o bahāri), Tehran, 1997.
Moṣṭafā Keyvān, Nowruz dar Kordestān, Tehran, 1970.
ʿAyn-Allāh Madadli, “Nowruz dar Āzarbāyjān”, in Nowruz wa Čahāšanba suri, pp.
Moḥammad Makāri, “Nowruz dar Herārt,” in Nowruz wa Čahāšanba suri, pp.
Moḥammad Moʿin, “Ruzšomāri dar Irān-e bāstān,” Majmuʿa-ye Anjoman-e Irānšenāsi 4, Tehran, 1946, pp.
Ṣadiq Ṣafzāda, Nowruz dar miyān-e Kordhā, Tehran, 1971.
Javād Borumand Saʿid, “Nowruz wa āʾinhā wa sonnathā-ye melli wa mardomi,” in Nowruz-e Jamšid, Tehran, 1998, pp.
Qorbān-ʿAli Sulaqāni, “Nowruz dar Iran o sarzaminhā-ye di gar,” Hamāyeš-e Nowruz, pp.