Abstract:
یکی از ادله مورد استفاده فقیه برای استنباط حکم شرعی» عقل یا دلیل عقلی است.
دلیل عقلی شامل مستقلات وغیر مستقلات عقلی است که هر کدام از این مواردء
از قیاسی که شامل صغری و کبری است تشکیل میشود. قاعده ملازمه در کبرای
مستقلات و غیر مستقلات قرار می گیرد. با توجه به اینکه این قاعده در مستقلات
و خاصتا غیر مستقلات نقش اساسیای برعهده دارد» در عین حال شناخت درستی
نسبت به ابعاد مختلف و حدود و ثغور این قاعده وجود ندارد. تحقیق پیش رو که
با هدف تبیین دقیق از قاعده ملازمه انجام شده به یافته های زیر دست یافته است»
معنای قاعده ملازمه نه به معنای مغایرت است و نه به معنای ممائلت بلکه به
معنای عینیت حکم عقل با شرع است. کاربرد این پژوهش این است که جایگاه
عقل به عنوان یکی از ادله اربعه در استنباط حکم شرعی به طور دقیق روشن و
مشخص میشود.
یعتبر العقل او الدلیل العقلی من ادله الفقیه لاستنباط الحکم الشرعی. الدلیل
العقلی یشمل المستقلات العقلیه وغیر المستقلات العقلیه والتی یترکب کل واحد
منها علی قیاس یشتمل علی صغری وکبری. تقع قاعده الملازمه فی کبری
الم ستقلات وغیر المستقلات. علی الرغم من الدور الاساسی الذی تقوم به هذه
القاعده فی المستقلات بشکل عام وغیر المستقلات بشکل خاص، الا انه لا توجد
معرفه صحیحه بالنسبه لابعاد هذه القاعده وحدودها وثغورها. هذه الدراسه والتی
ترمی الی تقدیم تبیین مضبوط لقاعده الملازمه توصلت الی هذه النتايج: لا تدل
قاعده الملازمه علی المغایره ولا علی المماثله بل تدل علی ان حکم العقل عین
حکم الشرع. ستظهر ثمره هذه الدراسه فی اتضاح مکانه العقل کاحد الادله الاربعه
فی استنباط الحکم الشرعی.
Machine summary:
تبیین قاعده ملازمه(کل ما حکم به العقل حکم به الشرع) محمد امین تولی 1 چکیده یکی از ادله مورد استفاده فقیه برای استنباط حکم شرعی، عقل یا دلیل عقلی است.
1. مراد از حکم در قاعده ملازمه آیت الله مکارم شیرازی در انوار الاصول فرق میان دو «حکم» موجود در قاعده «کل ما حکم به العقل حکم به الشرع» را اینگونه مطرح میکند که حکم در عبارت «حکم به العقل» به معنای ادراک عقل است و در مقابل انشا و جعل قرار می گیرد زیرا انشاء تکلیف از شوؤن مولی است.
2. مراد از عقل در قاعده ملازمه حکم عقلی _به معنای ادراک عقل_ به سه صورت متصور است: اول: عقل وجود مصلحت و مفسده را در فعلی از افعال درک کند؛ دوم: عقل حسن و قبح را درک کند؛ سوم: عقل امر واقعی را با قطع نظر از ثبوت شرع و شریعت درک کند مانند ادراک استحاله اجتماع نقیضین یا ضدین.
3. محل نزاع در بحث ملازمه نزاع منکرین و قائلین به قاعده ملازمه این است که اگر عقل جهات حسن و قبح فعل را درک کرد و حکم به وجوب و یا حرمت یا غیر این موارد را داد آیا از این حکم عقل حکم شرع کشف می شود.
اگر حکم را، «حب» بدانیم کما اینکه شهید صدر به این مبنا قائل است(صدر، 1417ق، ج3، ص32) در این صورت عقل میگوید کسی که مقدمه را دوست داشته باشد ذیالمقدمه را هم دوست دارد و شارع نیز عاقلترین عقلا است لذا قاعده ملازمه در این جا پیاده میشود.